شبکه آواتاری

دانستنی ها

شبکه آواتاری

دانستنی ها

مادر اهورا را تیرماه طلاق دادم او قانونا نمی توانست صیغه شود / ناگفته های پدر اهورا از زندگی و طلاق + عکس

پدر اهورا در گفتگو با گروه جنایی رکنا از ناگفته های زندگی شخصی خود با همسر سابقش پرده برداری کرد.
آفتاب‌‌نیوز :پدر اهورا در گفتگو با گروه جنایی رکنا از ناگفته های زندگی شخصی خود با همسر سابقش پرده برداری کرد.

دم دمای غروب جمعه بود که جواب تماسم را داد. غم سنگینی در صدایش پنهان بود، در ابتدای جوانی سیاهپوش دردانه پسرش شد، بی آنکه بداند اهورایش قربانی چه کینه و قساوتی شد.
مادر اهورا را تیرماه طلاق دادم او قانونا نمی توانست صیغه شود / ناگفته های پدر اهورا از زندگی و طلاق + عکس

سقوط یک فرشته
دل پری از قضاوت های مردم داشت، می گفت برای چه خواننده مملکت بی آنکه چیزی بداند تهمت می زند، من از روی هوس ازدواج نکردم، من  هفت سال با این زن زندگی کرده بودم، سال پنجم زندگیمان بچه دار شدیم، کسی چه می داند داخل زندگی من چه می گذشت. در آن زمان این زن برای من فرشته بود، او هم مانند من تنها فرزند خانواده خود بود، البته خانواده هایمان مخالفت هایی داشتند اما اصرار خودمان بود و بالاخره ازدواج کردیم، اما با تولد اهورا رفتار همسرم رفته رفته تغییر کرد، چیزهایی از او می دیدم که برایم غیر قابل باور بود، در مسائل شخصی او چیزهایی می دیدم که در خور من نبود، اختلافاتمان بالا گرفت و اولین بار خودش بحث طلاق را مطرح کرد اما من نپذیرفتم و از اوایل مهر سال گذشته تا روز 23 بهمن همان سال بخاطر اهورا جنگیدم اما او قبول نکرد و بالاخره جدا شدیم، این در حالی بود که خود ما هیچ وقت نمی توانستیم مسئله طلاق را درک کنیم اما خودمان هم دچار همین مسئله شدیم.

منشا تغییرات شخصیتی
از او در مورد چرایی تغییر رفتار همسر سابقش پرسیدم، ذهنش به ابتدای تجربه زندگی مشترکش رفت و گفت: در ابتدا زندگیمان دستفروشی می کردیم، کم کم مغازه گرفتم، همسرم مغازه جداگانه ای داشت من هم مغازه دیگری اما با این حال هزینه های هر دو مغازه پای من بود ولی درآمد حاصل از آن برای خودش بود، در آن زمان بود که دوستانی دور او را فراگرفتند که تاثیر فراوانی روی شخصیت همسر سابقم گذاشتند، یکی از آن ها فروشنده مغازه خودش بود.

همسر یا دوست پسر؟!
به او گفتم چه زمانی متوجه ازدواج مجدد همسر سابقش شد، فرکانس صدایش تغییر کرد و گفت: اصلا ازدواجی در کار نیست، اگر ازدواج رسمی شده بود باید حضانت بچه به من داده می شد، سوم تیر ماه امسال مهر طلاق در شناسنامه همسر سابقم خورد، طبق قانون سه ماه و ده روز بعد امکان صیغه برای او وجود داشت این در حالی است که یک ماه و نیم است که از مهلت صیغه نامه آن ها می گذرد.

عکس معنادار قاتل اهورا
میلاد در ادامه گفت: قرار ما از ابتدا برای دیدن اهورا در روزهای سه شنبه بود، تا اینکه در دو ماه اخیر و درست همزمان با آشنایی همسر سابقم با قاتل این قرار به هم ریخت. 15 روز پیش از حادثه نیز با همسر سابقم سر این موضوع بحث کردم و او به بهانه های مختلف مانع دیدار من و اهورا می شد تا اینکه فهمیدم با پسری در ارتباط است، پس از این ماجرا یک شب فردی در تلگرام من ملحق شد، زمانی که عکس او را باز کردم  فهمیدم همان شخصی است که همسر سابقم با او در ارتباط است، آن عکس نیز عکسی بود که قاتل انگشت خود را به حالت توهین به سمت عکس اهورا گرفته بود.

ماجرای فریادهای اهورا چند روز پیش از قتل
میلاد در ادامه ماجرا به خبرنگار رکنا گفت: یک هفته پیش از حادثه نیز مدیر ساختمان به مغازه من آمد و گفت که آقایی با همسر سابق من در ارتباط است و در این مدت نیز یک بار صدای فریادهای اهورا را نیز شنیده اند اما زمانی که همسایه ها جلوی در رفتند کسی پاسخ آن ها را نداد، تصمیم گرفتم شکایت کنم تا بتوانم اهورا را پیش خود نگهدارم، همسایه ها نیز بخاطر رفت و آمدهای ناجور قصد شکایت داشتند، اما فرصتی نماند و اهورا قربانی نیت کثیف این مرد شد.

ناگفته های اهورا که به گور رفت
پدر اهورا به  رکنا گفت: از زمانی که همسر سابقم با این مرد در ارتباط بود دیگر نگذاشت تا اهورا را ببینم و من تصور می کنم که آن ها ترس از این داشتند که اهورا من را ببیند و چیزهایی بگوید که به نفع آن ها نباشد.

با مرگ اهورا ناگفته های این کودک دو ساله نیز برای همیشه در سینه او پنهان ماند، ناگفته هایی که شاید بخشی از آن ها در اعترافات قاتل سنگدل فاش شود.
آخرین باری که اهورا قربانی تجاور شد زمانی بود که به قتل رسید اما هنوز مشخص نیست که این سناریوی شوم اولین بار نیز بود باشد

محدودیت‌های تردد رئیس‌ دولت اصلاحات مجددا اعمال شد+جزئیات

ممانعت از حضور خاتمی در یک جلسه با حضور برخى از وزراى دولت اصلاحات
عصر امروز چهارشنبه، سید محمد خاتمى قصد شرکت در دیدار خصوصی با حضور وزرای دولت خود را داشت که ضمن مراجعه به منزل از خروج ایشان جلوگیری به عمل آمد.
آفتاب‌‌نیوز :
یک منبع آگاه به سایت جماران خبر داد: در پی ابلاغیه ای که دو هفته قبل مبنی بر محدودیت در رفت و آمدهای حجت الاسلام و المسلمین محدودیت‌های تردد رئیس‌ دولت اصلاحات مجددا اعمال شد+جزئیاتسید محمد خاتمی به وی ابلاغ شده بود، عصر امروز چهارشنبه، سید محمد خاتمى قصد شرکت در دیدار خصوصی با حضور وزرای دولت خود را داشت که ضمن مراجعه به منزل از خروج ایشان جلوگیری به عمل آمد.

به گزارش آفتاب‌نیوز، جماران افزوده است: این دیدار هر از گاهی و از 12 سال قبل برگزار می شود. 

وکلاى آقای خاتمی قبلا گفته بودند: «اخیرا برگه‌ای به منزل ایشان ارسال و به رویت آقای خاتمی رسیده که طی آن از تاریخ اول مهرماه، ممنوعیت حضور جناب آقای خاتمی در مراسم عمومی سیاسی، فرهنگی و تبلیغی به مدت سه ماه الزامی است. در این برگه قید شده بود که این دستور به تقاضا و صلاحدید برخی نهادهای امنیتی صادر شده است.»

برخی شنیده‌ها نیز حاکی از این است که به آقای خاتمی گفته شده فقط می‌تواند از خانه به محل دفتر کار خود تردد داشته باشد.

سرنوشت پرابهام و مرموز سرکردگان داعش/آمریکایی‌ها با داعش چه معامله‌ای کردند؟+نقشه

کارشناسان روس صراحتاً واشنگتن را به برنامه‌ریزی برای استفاده از گروه‌های شکست خورده داعش در عراق و سوریه برای مقابله با ایران در جنگ نیابتی آمریکا متهم می‌کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  رسانه های جمعی از همکاری جدید نیروهای نظامی آمریکا در منطقه با تروریست های داعش خبر می دهند. این موضوع و ابعاد پشت پرده و اهداف این همکاری ها در چارچوب توافق این نیروهای با عناصر داعش در الرقه مورد توجه رسانه ها از جمله پایگاه خبری المیادین و العهد قرار گرفته است که در مقاله هایی به بررسی این موضوع پرداخته اند.

المیادین در این رابطه می‌نویسد: پنتاگون از ابقای نیروهای نظامی آمریکا در سوریه و عراق پس از مرحله داعش پرده برداشت. این در حالی است که ابهام های گسترده ای همچنان در زمینه فعالیت شرکت جانشین بلک واتر در ابو ظبی مطرح است. به موازات جمع‌آوری نیروهای داعش از مرزهای سوریه و عراق، وزارت دفاع روسیه، واشنگتن را به تسهیل برای تحرکات داعش متهم کرده و تأکید می‌کند که آمریکا به دنبال استفاده از داعش در برنامه های مختلف است.

چیزی که در رابطه با توافق انتقال نیروهای داعش از شهر الرقه به سمت دیرالزور مطرح شده است، این است که آنها به سمت صحرای سوریه و مسیر دیر الزور حرکت می‌کنند، این در حالی است که جیپ‌های داعش همچنان در کرانه رود فرات و مرزهای عراق و سوریه تا شهر البوکمال مستقر هستند. در سایه این اتفاقات، هیچ اطلاعاتی در رابطه با سرنوشت داعشی های خارجی یا شخص ابوبکر البغدادی و سرکردگان دیگر داعش که بنا بر اعلام سرویس های اطلاعاتی آمریکا، الرقه را مقر اصلی این گروه تروریستی قرار داده بودند، وجود ندارد.  

سرگی لاورف وزیر خارجه روسیه همچنان منتظر توضیحات نیروهای آمریکایی در رابطه با تحرکات داعش در برابر دیدگان آنها در منطقه التنف و نزدیکی پایگاه آمریکایی الرکبان است. نیروهایی که به احتمال فراوان و بر اساس تصاویر گرفته شده از ماهواره‌های روسی ، نیروهای شکست خورده از عراق هستند. در همین رابطه رسانه‌های روسیه اتهامات ایران در رابطه با اعطای برخی سلاح‌های پیشرفته از سوی واشنگتن به داعش در این منطقه را مطرح کرده اند. چرا که مشاهده می‌شود هواپیماهای جنگی بدون سرنشین در این منطقه در اختیار داعش قرار دارد.

کارشناسان روس صراحتاً واشنگتن را به برنامه‌ریزی برای استفاده از گروه‌های شکست خورده داعش در عراق و سوریه برای مقابله با ایران در جنگ نیابتی آمریکا متهم می‌کنند. این موضوع بخشی از تنش‌آفرینی آمریکا ضد ایران در جنجال ایجاد شده در زمینه توافق هسته‌ای است. استانیسلاو تاراسوف مدیر مرکز پژوهش‌های خاورمیانه و قفقاز بعید ندانست که واشنگتن بخواهد گروه‌هایی از داعش را برای فشار به روسیه به قفقاز منتقل کند.

میخائیل الکساندروف کارشناس برجسته مرکز مطالعات نظامی سیاسی وابسته به دولت روسیه معتقد است که آمریکا تلاش خواهد کرد بعد از دیرالزور از نیروهای داعش در سطح گسترده امنیتی ضد دشمنان آمریکا در منطقه عربی و اسلامی استفاده کند.

شدت اتهامات مستقیم روسیه به نیروهای آمریکایی در حمایت از داعش در مرزهای سوریه و عراق، نگرانی مسکو از آرمانگرایی های آمریکا برای رسیدن به چاه‌های نفت دیر الزور را نشان می‌دهد. به‌ ویژه اینکه واشنگتن در گذشته اقداماتی را انجام داده که بتواند خط لوله نفت عراق را بین بندر بصره و بندر عقبه اردن مرتبط کند.

در همین رابطه واشنگتن به دنبال آغاز تأسیس خط لوله نفتی از بندر ام القصر در بصره است، خط لوله‌ای که از بغداد و فلوجه و الرمادی عبور می‌کند و از منطقه الرطبة عراق به عنوان گذرگاه جایگزین معبر طریبیل اردن عبور می کند.  آمریکا به همین علت تلاش‌های سیاسی و نظامی گسترده‌ای برای باز کردن بزرگراهی بین امان و بغداد دنبال می کند.

این مسیر بین بغداد و عمان به گونه ای است که مسیری به سمت سوریه از طریق گذرگاه الولید از آن منشعب می شود. گذرگاه الولید منطقه ای است که نیروهای آمریکایی در التنف در آن استقرار دارند. مسیر دیگر ، بین الرطبة و القائم و از القائم تا الحسکه در شمال سوریه است که متحدان آمریکا و نیروهای دموکراتیک کرد در آنجا مستقر هستند.

در کنار پایگاه آمریکایی الحبانیه بین الفلوجه و الرمادی دولت آمریکا به دولت عراق فشار وارد می‌کند تا بتواند توافق‌نامه امنیتی با شرکت اولیف گروپ  به مدت 25 سال برای حمایت از فرودگاه نجف و چاه‌های نفت حاضر در جنوب عراق از این کشور بگیرد.

این شرکت امنیتی بدنام که جایگزین شرکت بلک واتر شده، و مقر آن در ابوظبی قرار دارد، به دنبال عقد این قرارداد است. موسس این شرکت نیز اریک برنس همان افسر آمریکایی است که شرکت امنیتی بلک واتر را تاسیس کرد.

احتمالاً برنامه جدید واشنگتن تکیه کردن بر ارثیة داعش در عراق و سوریه است. شاید این کشور می‌خواهد از داعش برای بستن مسیر به روی ارتش سوریه و متحدانش از دیرالزور گرفته تا البوکمال استفاده کند تا بتواند مثلث التنف و گذرگاه مشترک مرزی اردن، سوریه و عراق را در اختیار خود بگیرد.

محاصره مسیر ایران به سوریه از طریق بغداد و الانبار و اقلیم کردستان از دیگر اهداف این پروژه است. اما پیشروی ارتش سوریه در دیر الزور و آماده سازی‌های نیروهای عراقی برای ورود به جنگ در غرب الانبار به همراه فروپاشی پروژه بارزانی در جداسازی کردستان عراق نشان می‌دهد که این طرح آمریکایی‌ها یک روپاپردازی بیش نبوده است.

العهد: سرنوشت سرکردگان داعش در روند معامله با آمریکا

پایگاه خبری العهد نیز در مقاله‌ای نوشت که شهر الرقه در گذشته ای نه چندان دور و در دوره داعش به دنبال خاستگاه اساسی این گروه در درگیری‌های میدانی و تروریستی به شمار می‌آمد. علاوه بر اینکه این شهر به عنوان پایتخت خلافت موسوم به دولت اسلامی در سوریه و نقطه ارتباط لجستیک برای توزیع عناصر تروریست گسیل شده به سوریه و عراق و به ویژه نیروهای خارجی تلقی می شد. این شهر همچنین فرماندهی و کنترل عملیات تروریستی داعش در داخل و خارج از سوریه را در بر می گرفت.

اتفاقاتی که بعد از آزادسازی الرقه از دست داعش و تسلط بر آن از سوی نیروهای دموکراتیک کرد با حمایت گسترده ائتلاف بین‌المللی به رهبری واشنگتن رخ داد ، این بود که عرصه بر عناصر مسلح داعش بعد از شکست در این شهر تنگ شد و آنها به دو بخش بومی سوریه و خارجی تقسیم شدند. همچنین اقدامات و ترتیبات امنیتی و اداری با حضور مسئولان عشایر بومی سوریه ایجاد شد که به تسلیم شدن بیشتر عناصر بومی منجر شد و توافقی به دست آمد که بندهای آن مفهوم نیست و سرنوشت عناصر مسلح خارجی این گروه تروریستی را روشن نمی‌کند و موضوع تسلیم شدن یا کشته شدن یا مکان حضور آنها همچنان مبهم است.

دو روز پیش یکی از مسئولان نیروهای دموکراتیک سوریه اعلام کرد که عناصر خارجی داعش که در شهر الرقه مبارزه می‌کردند تحت اقدامات ویژه ای در زمینه تحقیقات و بازداشت و محاکمه اعضای سازمان‌های امنیتی و حقوقی ویژه‌ این نیروها قرار خواهند گرفت. این اظهارنظر طبعاً با روح مانور نیروهای ائتلاف آمریکایی در تعامل با این افراد در تناقض است. تعاملی که در موارد زیر شاهد آن هستیم.

1-یگان های ائتلاف آمریکایی در جریان جنگ ضد داعش در عراق و سوریه به صورت کلی و به ویژه در منطقه شرق سوریه عادت به انجام عملیات ویژه‌ای داشتند که گروه‌ها یا افراد مشخص وابسته به داعش را که نقش‌های مالی یا هماهنگی را برعهده داشتند ، هدف قرار می‌دادند. این عملیات بیشتر شبیه ترور میدانی یا عملیات ربایش بود و این عناصر به مناطق خارج از منطقه عملیاتی برده می‌شدند. این عملیات ویژه به صورت گسترده و تقریباً دائمی انجام می شد، بر عکس عملیات‌های نظامی اندکی که این ائتلاف با ماهیت میدانی ضد داعش انجام می داد.

این در حالی بود که فرصت‌های زیادی برای عملیات گسترده ضد داعش وجود داشت و بمب‌افکن‌های ائتلاف می توانستند نقل‌وانتقال و تحرکات عناصر داعش و خودروهای این گروه را در صحرای سوریه و مناطق مرزی سوریه و عراق به آسانی موشک باران کنند.

2-ما شاهد وحشیگری ‌های ائتلاف بین‌المللی و به ‌ویژه نیروی هوایی آمریکا در محاصره کامل شهر الرقه در جریان این حمله بودیم. همچنین سخت‌گیری‌های گسترده‌ای در زمینه خروج غیرنظامیان از این شهر صورت می گرفت و شهروندان در مظان اتهام وابستگی به داعش قرار می گرفتند. این روند بر خلاف عملیات نظامی در جبهه‌های دیگر مبارزه با داعش در شهرهایی نظیر جرابلس، منبج و الباب بود که در آنها بسیاری از عناصر مسلح داعش به صورت آسان و بدون مشکل سخت ، قادر به خروج از این شهرها می شدند. علاوه بر اینها شهر الرقه به صورت تقریباً کامل تخریب شده و روند تخریب برنامه‌ریزی شده در این طرح کاملاً مشخص است. این موضوع نشان می‌دهد که ائتلاف آمریکایی اصرار داشت که عناصر داعش امکان خروج از شهر را نداشته باشند و یا حضور آنها در شهر کاملا کنترل شود یا اینکه همگی آنها کشته شوند.

3-شکی نیست که موضوع اساسی در تسهیل فعالیت یگان‌های ائتلاف در نحوه تعامل با عناصر خارجی داعش و اصرار به کنترل یا کشتن همگی آنها در رابطه با خصوصیات و موقعیت و نقش این افراد در مانورهای آمریکایی مرتبط با مدیریت و جهت دهی به عملکرد این گروه است. بویژه که همان طور که اشاره گردید شهر الرقه از گذشته خاستگاه اساسی مدیریت و برنامه‌ریزی و اجرای عملیات تروریستی داعش در مناطق مختلف بوده است. عملیاتی که نظیر موارد صورت گرفته در پاریس و لندن و بروکسل و مسکو و مادرید و استانبول و ... پیام های استراتژیک، حساس و خونینی را منتقل کرده است. 

با استناد به آنچه که درباره نیاز ائتلاف آمریکایی برای تحت کنترل گرفتن عناصر خارجی داعش در الرقه و تضمین خروج و کنترل آنها گفته شد، می توان این ابهام مشکوک را در اظهارات مسئولان ائتلاف یا مسئولان نیروهای دموکراتیک سوریه در رابطه با سرنوشت عناصر خارجی داعش مشاهده کرد. چرا که این عناصر قدرت قابل توجهی در عرصه‌های میدانی امنیتی و تروریستی دارند و طبعا گنج استراتژیک مهمی به شمار رفته و اعتبار بالایی در زمینه اقدام به عملیات مهم و حساس خواهند داشت.

آمریکا می خواهد در چارچوب عملیات و مانور رذالت بار خود در جهان، این عناصر را در هر جایی که نیاز می‌بیند، وارد عمل کند و و از آن به عنوان برگ برنده‌ ای برای خود در روند انتقال درگیری های تروریستی به میدان های مختلف در جهان بهره بگیرد.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

چرا مرکز خلافت داعش بدون مقاومت تخلیه شد

اعتراض زائران اربعین حسینی به یک گرانفروشی سازمان یافته؛

اعتراض زائران اربعین حسینی به یک گرانفروشی سازمان یافته؛
نیم نگاهی به فرایند دریافت روادید عراق در کشورمان هم حکایت مشابهی را پیش رویمان قرار خواهد داد؛ اینکه سامانه رسمی ستاد مرکزی اربعین در کشورمان، به گونه‌ای طراحی شده که در نتیجه آن، بیش از مبلغ مورد نیاز برای صدور ویزا و دیگر امور از مراجعان دریافت می‌شود و این شائبه شکل می‌گیرد که پای کسب درآمد در میان است.
کد خبر:
۷۴۱۰۷۶
تاریخ انتشار:۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۰23 October 2017
گرانفروشی شاید بهترین لغتی باشد که برای توصیف این وضع می‌توان به کار برد؛ اما به باور بسیاری از مردم، اشکالی بزرگتر از گرانفروشی به فرایند دریافت روادید عراق از سامانه سماح وارد است.
 
به گزارش «تابناک»؛ در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی و در حالی که شمار بسیاری از هموطنانمان، آماده سفر به عتبات عالیات و حضور در بزرگترین اجتماع بشری می‌شوند، بار دیگر چرایی لغو نشدن روادید عراق و پیگیری نکردن این موضوع توسط مسئولان دو کشور به پرسشی فراگیر تبدیل شده است؛ پرسشی که با توجه به باز شدن مرزها در آخرین ساعات مانده به اربعین و روانه شدن زائران بی دریافت روادید به سمت عتبات، پررنگ تر جلوه می‌کند.

اتفاقی که شاید اگر مسئولان دو کشور پیرامونش با یکدیگر به گفت‌وگو می‌نشستند، دست کم به لغو روادید در ایام منتهی به اربعین منجر می‌شد و از مشکلات فراوان زائران ایرانی اربعین می‌کاست، ولی تا کنون این گونه نشده و از این روی محل ابهام است؛ ابهامی که البته به شکل جدی‌تر به مسئولان عراقی وارد است که گویی این مراسم مذهبی را دستمایه کسب درآمد خود قرار داده‌اند.

این در حالی است که نیم نگاهی به فرایند دریافت روادید عراق در کشورمان هم حکایت مشابهی را پیش رویمان قرار خواهد داد؛ اینکه سامانه رسمی ستاد مرکزی اربعین در کشورمان به گونه‌ای طراحی شده که در نتیجه آن، بیش از مبلغ مورد نیاز برای صدور ویزا و دیگر امور از مراجعان دریافت می‌شود و این شائبه شکل می‌گیرد که پای کسب درآمد در میان است!

با مراجعه به سامانه سماح ـ که به منظور «ساماندهی مشتاقان ایام حضور در اعتاب مقدسه»  توسط ستاد مرکزی اربعین راه اندازی شده ـ درخواهیم یافت که صورتحساب صدور روادید و بیمه، 199 هزار و 500 تومان می‌شود که از این مبلغ، 29500 تومان بابت خدمات بیمه‌ای و امثال آن است و الباقی، یعنی 170 هزار تومان بابت صدور روادید دریافت می‌شود. (یادآوری: مجموع هزینه دریافت این خدمات از سماح به دلایلی که از حوصله این بحث خارج است، بیش از 199500 تومان می‌شود!)

این در حالی است که دولت عراق روادیدش را به مبلغ 40 دلار واگذار می‌کند که به نرخ بازار آزاد در کشورمان، مبلغی کمتر از 170 هزار تومان می‌شود. اینجاست که شائبه گرانفروشی سامانه سماح و کسب درآمد متولیان آن از اشتیاق مردم به سفر به عتبات جهت حضور در مراسم اربعین مطرح می‌شود و اعتراض ها شکل می‌گیرد.

اعتراض هایی که به شکل پراکنده اما در حجم وسیع در شبکه های اجتماعی بروز کرده و انگشت اتهام را متوجه مسئولان سازمان حج و زیارت کشورمان نموده و حتی از آن بالاتر، ابهامات دیگری را نیز به دنبال داشته است؛ ابهاماتی که اگر نگوییم کلیدی و نگران کننده هستند، دست کم شائبه کسب درآمد از زائران اربعین را تقویت می‌کنند.

از جمله این ابهامات، معرفی سامانه سماح به زائران اربعین و تشویق مردم به مراجعه به این سامانه برای دریافت روادید عراق است که در بسیاری از رسانه های دولتی و از آن مهم تر، رسانه ملی صورت می‌گیرد و این گونه القا می‌کند که تنها راه دریافت روادید عراق و سفر قانونی به عتبات، مراجعه به سماح است، در حالی که این گونه نیست.

بر خلاف آنچه امثال رسانه ملی سعی دارند به مردم بگویند، دریافت روادید عراق با مراجعه به برخی آژانس های مسافرتی برگزیده و حتی مراجعه به سفارت عراق و کنسولگری های این کشور در خاک میهنمان نیز ممکن است که کمترین سود این اقدام، کاهش هزینه ها به نسبت مراجعه به سماح است؛ موضوعی که نه مجریان تلویزیونی به آن اشاره می‌کنند و نه حتی مسئولان سازمان حج و زیارت!

این در حالی است که سازمان حج و زیارت و ذیل آن، ستاد مرکزی اربعین موظف هستند در این خصوص اطلاع رسانی کرده و به این شیوه، مشکلات زائران اربعین را بکاهند اما ظاهرا ترجیح می‌دهند به جای عمل به وظیفه، مبالغ بیشتری از زائران دریافت کرده و با انحصاری جلوه دادن سماح در صدور روادید عراق، درآمد بیشتری از قبل شوق و اشتیاق هموطنانمان به حضور در مراسم اربعین در عتبات عالیات نصیب خود کنند!

باوری که بر اساس آن روز به روز بر شمار معترضان عملکرد سماح و مسئولان حج و زیارت افزوده و این هشدار پررنگ تر مخابره می‌شود که ویزای عراق را از سماح نخرید تا این کار غیراخلاقی تقویت نشده و گرانفروشی سازمان یافته ایشان، رسوا شود!

اشتباه نمی کنند، دروغ نمی گویند؟

در چند دهه گذشته، چند بار شنیده اید که یکی از مسئولان جمهوری اسلامی خود به زبان خود بگویند که اشتباه کرده اند؟ چند بار شنیده اید که بدون اما و اگر، مسئولیت یک ناکامی را بر عهده گرفته باشند؟ چه زمانی شنیده اید که به دلیل در پیش گرفتن سیاستی، خود را ملامت کرده یا از سایرین عذرخواهی کرده باشند؟
کد خبر:
۷۴۱۲۹۱
تاریخ انتشار:۰۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۹24 October 2017
در چند دهه گذشته، چند بار شنیده اید که یکی از مسئولان جمهوری اسلامی خود به زبان خود بگویند که اشتباه کرده اند؟ چند بار شنیده اید که بدون اما و اگر، مسئولیت یک ناکامی را بر عهده گرفته باشند؟ چه زمانی شنیده اید که به دلیل در پیش گرفتن سیاستی، خود را ملامت کرده یا از سایرین عذرخواهی کرده باشند؟

به گزارش «تابناک»، رهبر انقلاب اسلامی، خود در مسأله برنامه مقابله با رشد جمعیت که در دهه هفتاد و هشتاد دنبال شد، به صراحت اظهار داشتند که در این مسأله ما اشتباه کردیم؛ نفر اول کشور، به صراحت در مورد اشتباه بودن یک تصمیم یا یک سیاست که شاید مستقیم هم در آن دخالتی نداشته است، اذعان به اشتباه بودن آن می کند؛ اما آیا از زبان دیگر مسئولان شنیده اید که این گونه مانند شخص اول، مملکت سخن گویند؟

مثلا آیا شنیده اید که یک رئیس جمهور بیاید و بگوید در مسأله یارانه نقدی من، اشتباه فکر می کردم و اشتباه اجرایش کردم؟ یا رئیس جمهور دیگری بگوید مثلا در مورد طرح تحول سلامت و هزینه های آن، اشتباه کرده یا نظرش در مورد امریکا اشتباه بوده است؟ آیا تا کنون رئیس مجلسی داشته ایم که بگوید مجلس تحت مدیریت او در نظارت کوتاهی کرده است؟ تا کنون بابت تصمیماتی که مجلسیان گرفته و کشور را دچار اشکالات عمده کرده اند، فردی عذرخواهی کرده است؟ آیا تا کنون پذیرفته ایم که حکمی اشتباه داده ایم یا فردی بی گناه را مجازات کرده ایم؟ آیا مدیری تأثیرگذار را پیدا می کنید که بگوید در دوران مدیریتش، سرمایه گذاری مثلا بر صنعت خودروسازی اشتباه بوده است، یا بگوید چرا خودروسازی کشور، جایگاهی برای توصیه مقامات برای دوستان و آشنایان بوده است؟ آیا جز این است که مقامات در ایران تا زمانی که بر مسند قدرت هستند، یکه تاز جلو می روند و اشتباهاشان صرفا پس از اینکه مدیر جدید می آید مشخص می شود، زمانی که بسیار برای اصلاح آن اشتباه دیر شده و مدیر جدید یا همان مسیر اشتباه را ادامه می دهد یا مسیری را از نو شروع می کند که هزینه آن، سال هایی است که بر این کشور رفته است؟

در کشور ما بین مقامات کشور، چندین راه در مواجهه با اشتباهات و خطاهایشان وجود دارد که از همه این راه ها استفاده می کنند، به جز راه درست و منطقی که همانا پذیرش اشتباه و خطا و هزینه هایی است که بر کشور از ناحیه آنان ایجاد شده است.

نخستین کاری که مقامات ایرانی انجام می دهند، انکار خطا و اشتباهات در زمان مدیریتشان بر کشور است؛ تقریبا وزیر، وکیل یا مدیری را پیدا نمی کنید که خطا و اشتباهات در اتخاذ سیاستی یا اجرای آن را پذیرفته باشد و از بابت انجام آن متأسف باشد؛ یک مسئول ایرانی در اولین قدم، اشتباهات و خطاهای خود را با هر ترفندی انکار می کند!

دومین کاری که مسئولان ایرانی انجام می دهند، حواله دادن مشکلات به دیگران است؛ گویی در زمان مدیریت آنان، همه چیز به نحو عالی پیش رفته است، سیاست ها درست بوده و آنان هم درست تر انجامش داده اند، فقط مشکل دیگران و دیگر نهادها و افرادی بوده اند که چوب لای چرخ آنان گذاشته و ناکارآمدی را بر آنان تحمیل کرده اند!

سومین اقدام یک مدیر ایرانی در مواجهه با اشتباه، معرفی یک مقصر، بدون پشتوانه، برای رهایی از همه کارهای اشتباه و غلطی است که در زمان او انجام شده است. گویی مدیران ایران، همواره یکی را به عنوان نقش قربانی دارند، تا به محض اینکه مشکلات حوزه مدیریتی او سر برآورد، او را به عنوان قربانی معرفی کنند. مفاسد اقتصادی زیادی در این کشور اتفاق افتاده که یک عامل دسته چندم، قربانی شده و مقامات و مسئولین خطاکار در پناه آن قربانی، همچنان در کشور بر مناصب مدیریتی جولان می دهند.

چهارمین اقدام، مسئولان ایران در این باره، مسأله ای است به نام خاک پاشیدن روی اشتباه، که اتفاقا آنقدر استفاده هم شده مصطلح شده است؛ بدین معنا که اگر یکی از مقامات، اشتباهی کند، دوستان و همراهان سعی می کنند که روی آن خاک بریزند تا آن خطا مشخص نشود. برای چنین کاری، موضوعی فرعی بناگاه در کشور، برجسته می شود تا ناکارآمدی مسئولان دیده نشود. طبیعتا این مقامات، آنقدر اطلاعات در جیب خود دارند که بتوانند یک مسأله فرعی را مسأله اصلی جلوه دهند تا بر خطاهای آنان خاک پاشیده شود.
 
به تازگی هم باب شده که مقامات دور، نزدیکان خود خط قرمز می کشند و تهدید می کنند که اگر با خطا و سوءاستفاده نزدیکان آنان برخورد کنند، افشاگری می کنند! یا اگر با خطای نزدیکان آنان برخورد کنند،آن را سیاسی کار می دانند! 

علاوه بر این موارد، ممکن است که ده ها شیوه برای مخفی کردن اشتباهات، خطاها و یا احیانا مفاسد مدیران وجود داشته باشد، که هنوز استفاده نشده است و این راهکارهای منحصر به فرد را برای روزهای مبادای خود گذاشته اند تا اختصاصی از آن استفاده کنند!

راستی چه اشکالی دارد به اصل انقلاب برگردیم؟ چه اشکال دارد مسئولان بپذیرند که آنان معصوم نیستند و آکنده از خطا و اشتباه هستند؟ چه اشکال دارد آبروی مردم و نظام به افراد خطا کار مسئول گره زده نشود؟ چه اشکال دارد مسئولان به بیت المال حساس باشند؟چه اشکالی دارد مسئولان، مردم را ببینند که چگونه برای این انقلاب از مال و جان خود گذشته اند؟ چه اشکال دارد که مسئولان بپذیرند آنان هم اشتباه کرده اند در برخی امور؟ چه اشکال دارد بپذیرند گاهی برای نجات خود از پاسخگویی خلاف واقع هم گفته اند؟ چه اشکال دارد که بگویند وضعیت کشور در جاهایی که ناکارآمدی وجود دارد به خاطر اشتباه ها و خطاها و سوء استفاده های آنان بوده است؟ پس این همه مشکل از کجا سر برآورده است؟