شبکه آواتاری

دانستنی ها

شبکه آواتاری

دانستنی ها

‌شباهت‌ها و تفاوت‌های رییس‌جمهور روسیه و ولیعهد جوان عربستان/محمد بن سلمان تبدیل به پوتین عربستان سعودی خواهد شد؟

شاهزاده جوان سعودی به دنبال تحکیم قدرت خود است
برخی از مفسران محمد بن سلمان را «ولادیمیر پوتین خاورمیانه» نامیده‌اند و به حرکات جسورانه او در تغییر توزان قوا در پادشاهی سعودی و تلاش برای قبضه کامل قدرت در میان الیگارشی حکومتی عربستان سعودی اشاره می‌کنند.
آفتاب‌‌نیوز :
سرویس بین‌الملل- شبکه خبری «الجزیره» با انتشار گزارشی اشاره می‌کند که به نظر می‌رسد محمد بن سلمان شاهزاده جوان سعودی بدنبال استعفای سعد حریری در ریاض و پیش از آن با اعلام آزاد شدن رانندگی زنان به دنبال تحکیم قدرت خود در داخل و خارج آن کشور است. 

به گزارش آفتاب‌نیوز، این رسانه قطری می‌نویسد برخی از مفسران او را «ولادیمیر پوتین خاورمیانه» نامیده‌اند و به حرکات جسورانه او در تغییر توزان قوا در پادشاهی سعودی و تلاش برای قبضه کامل قدرت در میان الیگارشی حکومتی عربستان سعودی اشاره می‌کنند. 

‌شباهت‌ها و تفاوت‌های رییس‌جمهور روسیه و ولیعهد جوان عربستان/محمد بن سلمان تبدیل به پوتین عربستان سعودی خواهد شد؟

الجزیره می‌نویسد: «نزدیک شدن روسیه و عربستان سعودی به یکدیگر در ماه‌های اخیر به احتمال زیاد دقیقا به این دلیل امکان‌پذیر شده است که رییس‌جمهوری روسیه و شاهزاده محمد بن سلمان با یک زبان مشترک با هم صحبت می‌کنند. هر دو ترجیح می‌دهند از قدرت سخت برای حل مسائل داخلی و بین‌المللی استفاده کنند و هر دو جهان را سیاه و سفید می‌بینند. محمد بن سلمان با قدرت گرفتن پدرش ملک سلمان در اوایل سال ۲۰۱۵ میلادی به قدرت رسید. او سیاست خارجی عربستان سعودی را مطابق یک طرح مشابه روسیه تغییر داد که شامل اقداماتی خشونت‌آمیز بود از جمله جنگ در یمن، محاصره قطر و در نهایت نقش‌آفرینی در تحولات اخیر لبنان و به نظر می‌رسد او از روی پوتین نت‌برداری می‌کند. ورود پوتین به سوریه با مداخله نظامی قطعا به مجموعه‌ای از مداخلات روسیه در جمهوری‌های سابق شوروی در سال‌های گذشته باز می‌گردد و الگوبرداری شده از روی آن مدل است. عربستان سعودی در منطقه‌ای که توازن قوا به طور فزاینده‌ای در حال تغییر است احساس می‌کند که نیازمند فعال بودن کامل است به همین دلیل که سیاست تجدیدنظر‌طلبانه‌ای مشابه پوتین در رهبری ریاض مشهود است». 

الجزیره با اشاره به شباهت‌ها و تفاوت‌های سیاست‌های روسیه و عربستان سعودی مینویسد طرح‌ریزی قدرت در داخل و خارج از کشور عامل تعیین‌کننده پذیرش و مشروعیت رهبر سیاسی است. پوتین سال‌ها با دقت از خود تصویری را در افکار عمومی ساخته است و در سال‌های اخیر تا ۸۰ درصد درباره او نظری مثبت داشه‌اند و سال‌های زیادی را صرف این موضوع کرده است. در سیاست خارجی نیز چه اقدامات روسیه را دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم آن کشور امروز حرفی برای گفتن دارد و نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. در مورد عربستان سعودی نیز به نظر می‌رسد شاهزاده محمد بن سلمان قصد ایجاد چنین مدلی را در دهه‌های اینده دارد. تردیدی نیست که پوتین و محمد بن سلمان محصول سیستم قدرتی هستند که آنان سعی در مهارش داشته‌اند. پوتین  از درون سیستم قدرت ارتجاعی روسیه در دهه ۹۰ میلادی برخاست و در سال ۲۰۰۰ میلادی کنترل امور را در دست گرفت و با الیگارشی انعطاف‌ناپذیر آن زمان روسیه مبارزه کرد و موفق شد. محمد بن سبمان نیز از مزایای سیستم نظم سلطنتی حکومتی برخوردار‌شده پدرش ملک سلمان پادشاه است و اکنون او منتظر آن است که پادشاه بعدی شود. روند قبضه قدرت در این دستگاه شبیه خانواده برای این شاهزاده سعودی آغاز شده است و به صوت اتفاقی در روسیه نیز از نظام الیگارشی روس تحت عنوان خانواده یاد می‌شد. با این حال، می‌توانیم ببینیم که در روسیه اعضای الیگارشی یا در نظام سیاسی مشارکت کردند یا مجبور به تبعید شدند اما فساد در تمام حوزه‌های دیگر زندگی عمومی روسیه ادامه یافت و حتی عمیق‌تر شد. 

اگر محمد بن سلمان از استراتژی پوتین به عنوان کتاب راهنما استفاده می‌کند سخت در اشتباه است. او با اعمال زور بر اعضای خانواده سلطنتی می‌خواهد معادله قدرت را در یک سیستم حکومتی از بین ببرد. در این صورت علیرغم آن‌که پوتین توانست قدرت خود را تثبیت کند شاهزاده محمد بن سلمان با پیروی از مسیر او توازن قوایی را تخریب می‌کند که پادشاهی عربستان سعودی به کمک آن سال‌ها ثبات خود را حفظ کرده بود. به جای ایجاد یک طبقه از نخبگان سلطنتی وفادار به محمد بن سلمان، این شاهزاده جوان عربستان سعودی را در معرض خطر از بین بردن کسانی که سال‌ها خود را دارای حق قانونی سهم بردن از بخشی از قدرت در آن پادشاهی می‌دانستند قرار داده است. او می‌تواند با کارهای خود یک طبقه عظیم سلطنتی ناراضی را ایجاد کند که احساس محرومیت می‌کنند و خود را در برابر وضعیت موجود فعلی متحد می‌بینند. این در حالیست که در روسیه پوتین دینامیسم قدرت داخلی را شناخته و بر آن حکمرانی می‌کند. او نظم سیاسی‌ای را ایجاد کرد که در آن شاخه‌های خانواده رو در روی یکدیگر قرار دارند و پوتین به عنوان داور بین آنان عمل می‌کند. در این ساختار قدرت تمام گروه‌های سیاسی به دنبال رهبری و رقابت هستند و در این میان خواستار نفوذ وتوجه و اعمال نظر پوتین. به این ترتیب بازیگران قدرت هم‌چنان با شک و تردید عمل می‌کنند و نمی‌تواند پوتین را به چالش بکشند چون، زمانی که هرم قدرت فرو ریزد همه آنان از جمله مخالفان نیز با آن سقوط خواهند کرد. محمد بن سلمان اما به دنبال ایجاد سیستمی بسیار متفاوت است؛ سیستمی ضعیف تا با تکیه بر آن قدرت خود را حفظ کند. این سیستم شاید نتواند کلیت عمر نظام سعودی را حفظ کند چه رسد به قدرت او را». 

آشنایی گام به گام با شیوه‌های مبارزه با فساد در ایران

سوم آبان امسال یکی از مدیران کمیته امداد از دوربین‌دار شدن صندوق‌های صدقات برای مقابله با سرقت‌های روزانه‌ای که معتادان از این صندوق‌ها انجام می‌دهند، خبر داد. البته که قصد ندارم این کار کمیته امداد را زیر سؤال ببرم، چون چه چیزی بهتر از اینکه کمیته امداد به عنوان امین مردم، نگران رسیدن درست صدقات به دست اهلش باشد و همین اعتماد هم موجب شده سال به سال کمک‌های مردمی به این سازمان بیشتر شود.
کد خبر:
۷۴۹۸۸۷
تاریخ انتشار:۰۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۱24 November 2017
سامان موحدی راد- اخباری که در هفته مورد توجه قرار نمی گیرند یا کمتر مورد توجه قرار می گیرند، هیچ گاه تصادفی این اتفاق برایشان رخ نمی دهد. گاهی تحت الشعاع اخبار مهم تر واقعی قرار می گیرند و بعدها هم کسی تعمدا به آن خبرها باز نمی گردد یا با اخبار ساختگی، تعمدا آن اخبار کنار گذشته می شوند تا کسی درباره آن خبرها نداند و نشود. این روزها خبر و اهمیت آن نیست که لزوما باعث جلب توجه می شود، بلکه اراده برخی افراد به خبرها اهمیت و شایستگی توجه می دهد.

از این هفته می خواهیم هر جمعه اینجا یادداشتی بنویسیم با نگاهی به اخباری که در هفته کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند.

۱. حتما در اخبار شنیده‌اید که از اول  آذر ماه با افزایش قیمت نان، باید نان را به قیمت جدید بخرید. بربری از ۶۵۰ تومان به ۷۵۰ تومان افزایش پیدا کرده و سنگک از ۸۰۰ تومان به ۹۲۰ تومان رسیده و بدیهی است که مسئولان محترم این افزایش قیمت را به ضمیمه «ارتقای کیفیت نان» توجیه کرده‌اند، ولی هیچ سازوکاری برای مصرف‌کنندگان تعریف نکرده‌اند که این افزایش کیفیت چگونه صورت می‌گیرد. چنانکه حداقل به چشم ما نان دوم آذر با نان ۳۰ آبان تفاوت چندانی نداشت، جز در قیمت! اما همان گونه که به مرور سال‌ها به ما اثبات شده، مَثل حرف مسئولان، مَثل همان مهریه در گذشته‌های دور است که «کی داده و کی گرفته»! و چون گفتن این گونه سخنان هیچ‌گونه مسئولیتی برایشان ایجاد نمی‌کند و منجر به بازخواست و پرسش و پاسخی نمی‌شود، بنابراین در گفتنش اصلا امساک نمی‌کنند؛ اما از این بدیهیات که بگذریم، بد نیست افزایش قیمت نان را در مقایسه با یک بخش از آمار رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم:

«در سال ۱۳۸۶ متوسط مقدار مصرف سالانه انواع نان برای یک خانوار ایرانی ۴۵۸ کیلوگرم بوده و این مقدار با طی کردن یک روند نزولی در سال ۱۳۹۵ به ۳۱۱ کیلوگرم در سال رسیده است. مقایسه اعداد دیگر هم وضع‌ فاجعه بارتری دارد. گوشت دام از  ۵۷ کیلوگرم در سال به ۴۱ کیلوگرم و گوشت پرندگان از  ۹۶ کیلوگرم به ۸۶ کیلوگرم رسیده است. اگر معنی مقایسه این اعداد سوء‌تغذیه نیست پس چیست؟»

همین هفته گذشته وقتی خبرنگار تابناک از برخی نمایندگان مجلس قیمت برخی اقلام اساسی را پرسید و بیشترشان نمی‌دانستند، بعدا شکایت کردند که ما نماینده‌ایم وقت ایستادن در صف گوشت و مرغ و نان را نداریم و خرید خانه با کسانی دیگری است. اما غلط می‌پنداشتند که منظور این نبود که شما به سان برخی مقامات علاقه‌مند به حرکات پوپولیستی در صف نان بایستید، ولی مثلا آقای محجوب که نماینده جامعه کارگری در  مجلس است و در پایان سال در تعیین حداقل حقوق ۹۲۹۹۳۱ تومانی برای کارگران نقش دارد، چرا نباید بدانید که این کارگر چند درصد از پول را باید صرف خرید نان کند و چقدرش را برنج و چقدرش را گوشت! 

به نظر حداقل خوبی خبر افزایش قیمت نان در هفته گذشته این بود که نمایندگان حالا می‌دانند قیمت نان چقدر است.

۲. حتما در اخبار شنیده‌اید که یکی از متهمان پرونده  صندوق ذخیره فرهنگیان با حداقل ۵۰۰ میلیارد تومان پول معلمان و بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش از کشور فرار کردند و بنا به گفته آقای جبار کوچکی‌نژاد الان در آلمان به سر می‌برند. اینکه چگونه یک متهم در پرونده‌ای که افکار عمومی به آن حساس هستند، به این راحتی توانسته با این مبلغ از پول بیت‌المال از کشور فرار کند، پرسشی است که بهتر است مسئولان قضایی و انتظامی به آن پاسخ دهند؛ اما برای آنکه  خیلی بهتر شما را با نحوه مبارزه با فساد در کشورمان آشنا کنم، دوست دارم این خبر را در کنار تیتر خبری که یکی دو هفته پیش در خبرگزاری‌ها خواندم مقابله کنم. 

سوم آبان امسال، یکی از مدیران کمیته امداد از دوربین‌دار شدن صندوق‌های صدقات برای مقابله با سرقت‌های روزانه‌ای که معتادان از این صندوق‌ها  انجام می‌دهند، خبر داد. البته که قصد ندارم این کار کمیته امداد را زیر سؤال ببرم، چون چه چیزی بهتر از اینکه کمیته امداد به عنوان امین مردم نگران رسیدن درست صدقات به دست اهلش باشد و همین اعتماد هم موجب شده سال به سال کمک‌های مردمی به این سازمان بیشتر شود. 

اما عجیب این که ما برای صندوق‌های صدقاتمان دوربین می گذاریم تا خرده پول‌های آن را از دست دزدهای خرده‌پا دور نگه‌ داریم، ولی متهم یک پرونده به این بزرگی و اهمیت بی هیچ دوربینی به راحتی با پول بیت المال از کشور خارج می‌شود.

۰۳این هفته شاهد بسته شدن یک اپلیکیشن پر کاربرد بین کاربران ایرانی بودیم و همزمان صحبت هایی درباره نسخه مشابه ایرانی آن به میان آمد. موافقان مسدود کردن اپلیکیشن برای توجیه کارشان به سبقه اسرائیلی بودن آن اشاره کردند و رشد این اپلیکیشن را نهایتا منجر به رشد اقتصادی اسرائیل می دانند.

داشتم فکر می‌کردم در یک شرایط نرمال، حمایت از یک محصول و برند ایرانی در برابر یک برند اسرائیلی، چیزی نیست که احتیاج به تبلیغات یا مسدود کردن رقیب اسرائیلی‌اش داشته باشد. پس چرا جریان برعکس است؟

۴. این روزها اگر اخبار را فقط از صداوسیما پیگیری کنید، احساس می کنید آقای علی‌اکبر ولایتی دوباره وزیر امور خارجه کشورمان شده‌اند.

۵.اینجا بوئین‌زهراست؟ اردبیل؟ بم؟ ورزقان؟ سرپل‌ذهاب؟

آشنایی گام به گام با شیوه‌های مبارزه با فساد در ایران

عکس فقط سیاه و سفید شده و گویا تاریخ از آن رخت بربسته است. اخبار زلزله را که می‌شنوم، احساس می‌کنم انگار هیچ پیشرفتی نکردیم. انگار در همان‌ جای تاریخ مانده‌ایم. 

آموزش و پرورش بزرگ‌ترین کودک‌آزار است/باید مسائل جنسی را از پستوها خارج کنیم

مجازات‌های سنگین، کودک‌آزاری را از بین نمی‌برد
عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی مشهد معتقد است جرم‌انگاری و مجازات‌های سنگین نمی‌تواند کودک‌آزاری را از بین ببرد.
آفتاب‌‌نیوز :
عباس شیخ‌الاسلامی در نشست «کودک بی‌پناه من؛ بررسی پدیده کودک‌آزاری از سه منظر حقوقی، جامعه‌شناسی و روانشناسی» که به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با بیان اینکه «یکی از مباحث چالشی در موضوع کودک‌آزاری بحث سن بلوغ است»، اظهار کرد: این یک چالش بزرگ است که همچنان وجود دارد، اما در حال حل شدن است. با وجود اینکه کنوانسیون حقوق کودک 18 سال را سن بلوغ تعیین کرده بود اما ما سن بلوغ جنسی را که 9 سال در دختران و 15 سال در پسران است را ملاک قرار دادیم و این تعارض حقوق فقهی و واقعیات جامعه امروزی باعث ایجاد مباحثی در باب کودک‌آزاری شد.

وی با بیان اینکه «کودک‌آزاری ساختاری یکی از مهم‌ترین موارد کودک‌آزاری است»، ادامه داد: خود قوانین و جامعه و سیستم حاکمیت موجب کودک‌آزاری می‌شود. با این وجود بالاخره قانون ما در سال 92 غیر از مجازات‌های سنگین که وظیفه تعیین رشد را به قاضی گذاشت، اما به طور کلی سن مسئولیت را 18 سال قرار داد.

شیخ‌الاسلامی تصریح کرد: همچنین در باب شکلی هم قوانین ما به مرور تغییراتی در حال انجام است و قانون دادرسی کیفری جدید قابل دفاع است.

وی با اشاره به جنبه کیفری کودک‌آزاری افزود: در این زمینه دو مبحث بزه‌کاری و بزه‌دیدگی اطفال است و بحثی که بیش‌تر مورد توجه بوده، بزه‌دیدگی اطفال است.

عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با بیان اینکه «آیا قانون ما در بحث بزه‌دیدگی و سوءاستفاده از اطفال قانون مناسبی است؟»، خاطرنشان کرد: درست که قوانین ما در این زمینه مشکلاتی دارد، اما این تفکر غلطی است که اگر قوانین خوبی داشته باشیم، تمام مشکلات ما حل می‌شود. بنابراین نباید دچار «خطای آتاتوک» شویم.

‌به گزارش ایسنا، وی با اشاره به جرم شناسی و تعیین جزا برای کودک‌آزاری، عنوان کرد: حقوق جزا یک ابزار ترساننده است و اکثر مردم از جزا می‌ترسند و این حربه بدی نیست و می‌توان با آن مقداری به جامعه نظم داد. حقوق جزا به دو طریق مستقیم و از طریق جرم‌انگاری این پدیده و همچنین غیر مستقیم و از طریق حمایت از اطفال می‌تواند با کودک‌آزاری مقابله کند.

شیخ‌الاسلامی با اشاره به اینکه «گفتمان سنتی در قانون دارد به گفتمان نو تبدیل می‌شود»، گفت: در حال حاضر گفتمان سنتی دارد تحول پیدا می‌کند و ما در گام اول قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را داشتیم که با وجود حمایت از کودکان نواقصی داشت که باید اصلاح شود.

وی ادامه داد: در گام بعدی قانون جدیدی در حال تدوین و تصویب است که امیدواریم امسال تصویب شود و اگر این قانون که 53 ماده دارد به تصویب برسد کمک بزرگی به جرم‌انگاری کودک‌آزاری و حمایت از کودکان خواهد کرد.

مشاور حقوقی شهردار مشهد با اشاره به اینکه «با جرم‌انگاری و اعمال مجازات‌هاس سنگین نمی‌توان پدیده کودک‌آزاری را از بین برد»، تصریح کرد: تجربه نشان داده است با جرم‌انگاری و مجازات نمی‌توان اینگونه مسائل را حل کرد. هم‌اکنون ما حدود 1800 عنوان مجرمانه داریم و این برای جامعه ما بس است. زندان‌های ما تقریبا پر است. ‌وجود 15 میلیون پرونده قضایی در کشور فاجعه است و الان باید بگوییم هر ایرانی یک پرونده دارد .

وی ادامه داد: بر این اساس بهتر است برای مقابله با کودک‌آزاری به سمت جرم انگاری نرویم و با انجام کارهای آموزشی و اجتماعی بسیار بهتر می‌توان با این مسئله مقابله کرد.

آموزش و پرورش بزرگ‌ترین کودک‌آزار است

عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: آموزش و پرورش بزرگ‌ترین کودک‌آزار است.

‌به گزارش ایسنا- ‌شهین علیایی‌زند هم در این ‌نشست اظهار کرد: در بسیاری از کشورها سن جزا را 18 سالگی تعیین کرده‌اند، اما بسیاری از افراد نمی‌دانند که چرا سن بلوغ ‌18 سال تعیین شده است.

وی ادامه داد: واقعیت این است که حتی بسیاری از کسانی که در جامعه فعالیت‌های مدنی می‌کنند هم نمی‌دانند مبنای تعیین سن 18 سالگی به عنوان سن بلوغ چیست. پاسخ این است که 18 سالگی زمانی است که تقریباً ساختار مغز به حداکثر رشد خود می‌رسد و از آن به بعد اگر تغییرات بسیار جزئی در ساختار مغز اتفاق می‌افتد.

علیایی‌زند با بیان اینکه «قوانین به طور صددرصد نمی‌تواند کودک آزاری را کاهش دهد»، تصریح کرد: با این حال همان مقدار کم هم تاثیر بسیار زیادی دارد، اما بسیار اعتقاد دارم که در تعریف و آن‌جایی که قوانین پا می‌گذارند، به‌شدت می‌توانند تأثیرگذار باشند. با این حال قوانین در حوزه کودک‌آزاری وجود دارند، اما به ندرت عملی می‌شوند.

وی با تأکید بر اینکه «قوانین نقش بسیاری در کاهش کودک‌ازاری دارد»، خاطرنشان کرد: برای نمونه در کشور سوئد هنگامی که قوانین مرتبط با روسپیگری را تغییر داده و به جای مجازات روسپی، فرد متقاضی را مجازات کردند، آمار این جرائم بسیار کاهش پیدا کرد.

85 درصد آزارهای جنسی در خانواده صورت می‌گیرد

عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه «بیش از 85 درصد آزارهای جنسی در داخل خانواده‌ها صورت می‌گیرد»، عنوان کرد: اگر ما همین میزان کودک‌آزاری را در خارج خانواده داشتیم، نوع دیگری به قانون نگاه می‌کردیم، اما در حال حاضر بسیاری از افراد در خانواده این کودکان را مورد آزار قرار می‌دهند، اما قانون با آن‌ها چه می‌کند؟ از این رو دست تمنا به سوی قانون‌گذاران دراز می‌کنم و تقاضا می‌کنم در ارتباط با سوء‌استفاده جنسی بیش‌تر به درون خانواده نگاه کنند.

وی با اشاره به پژوهش‌ها و تحقیقات خود در زمینه‌ مسائل جنسی در کشور، بیان کرد: در تحقیقی که به درخواست بهزیستی در سال 1381 در مورد روسپیگری انجام شد به این نتیجه رسیدیم نزدیک 25 درصد از زنان روسپی هنگامی که کودک بودند، مورد تجاوز اطرافیان خود واقع شدند.

آموزش و پرورش بزرگ‌ترین کودک‌آزار است

علیایی‌زند گفت: آموزش‌ در کاهش کودک‌آزاری بسیار مؤثر است، این در صورتی است که نهادها و ارگان‌های مسئول نیز به آن کمک کند، با این وجود ارگان‌هایی هستند که خودشان کودک‌آزار هستند.

وی با بیان اینکه «آموزش و پروش را بزرگ‌ترین کودک‌آزار می‌دانم»، تصریح کرد: بزرگ‌ترین کودک‌آزار ما آموزش و پرورش است، زیرا کودک‌آزاری تنها جنسی نیست و تبعیض یکی از بالاترین آزارهاست، تبعیض است که افراد را دچار احساس حقارت می‌کند.

این پژوهشگر و فعال حقوق کودک ادامه داد: کودک‌آزار شماره یک ما آموزش و پرورش است و این تبعیض و احساس حقارت را چگونه می‌خواهد پاسخ دهد؟ سایر سازمان‌ها هم بعد آن قرار دارند.

باید مسائل جنسی را از پستوها خارج کنیم

وی با بیان اینکه «مقررات ما نیز گاهی آسیب‌زا هستند»، خاطرنشان کرد: برای نمونه یک روز در دانشگاه مقرراتی برای تک‎جنسیتی شدن کلاس‌ها وضع می‌شود، حال آنکه  تک‌جنسیتی شدن کلاس‌ها آسیب‌زاست، زیرا مسائل جنسی را به پشت پرده‌ها می‌برد. ما به دانشجویان اعتماد داریم و اگر به آن‌ها اعتماد نکنیم مسائل‌ به پستوها می‌رود، در حالی که ما باید مسائل جنسی را از پستوها خارج کنیم. 

علیایی‌زند عنوان کرد: سوء‌استفاده جنسی تنها لحظه آخر اقدام جنسی نیست و بسیاری اوقات با لمس اندام‌ها شروع می‌شود که همین می‌تواند مسیر زندگی یک انسان را تغییر دهد. من بارها دیده‌ام که فردی که در کودکی توسط لمس اندام جنسی مورد آزار قرار گرفته است، این اتفاق تا بزرگسالی و حتی در زندگی زناشویی وی تاثیر گذاشته است.

وی با اشاره به این باور که «خود کودک تمایل به این موضوع داشته و آزار و جرمی صورت نگرفته است»، اظهار کرد: کودک، کودک است؛ چه بخواهد و چه نخواهد این عمل آزار و جرم است و مسئله رضایت تنها پس از 18 سالگی مطرح می‌شود.

عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه «من به شدت با ازدواج و تشکیل خانواده موافقم»، تصریح کرد: اگر ازدواج و زندگی زناشویی موفق باشد، کم‌تر این اتفاقات می‌افتد. اخیراً یک موج جدید کودک‌آزاری جنسی در خانواده‌ها می‌بینم و آن هم کودک‌آزاری جنسی کودک توسط ناپدری است و آن را در سال‌های اخیر بسیار زیاد می‌بینم. 

وی ادامه داد: دلایل ازدواج مجدد امروز با دیروز تفاوت‌های زیادی کرده است که در بزه‌های جامعه و کودک‌آزاری ها هم تاثیرگذار بوده است. در گذشته ازدواج دوم بیش‌تر برای پیدا کردن حامی توسط زنان بود، اما امروز ورق دارد برمی‎گردد و به دلیل اینکه مردها بیکارند، سراغ زن‌هایی می‌روند که پول و حقوق دارند و بسیاری از پدرخوانده‌هایی که مرتکب آزارهای جنسی کودکان می‌شوند، مردهای بیکاری هستند که با کودکان در خانه هستند.

علیایی‌زند با اشاره به اینکه «با آن‌هایی که می‌گویند تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد کاملاً مخالفم»، بیان کرد: مردها و زن‌ها تفاوت‌های زیادی با هم دارند، مردها باید بیش‌تر در معرض هیجان باشند و به سختی می‌توانند مکان‌های بسته را تحمل کنند و کلافه می‌شوند، هیجان لازم دارند و به هر حال این بیکاری را مسئله بسیار بزرگی می‌بینم که بسیاری از آن‌ها را به سوی بزه‌کاری کشانده است؛ بالاخره این افراد باید با انرژی خود کاری بکنند و هیچ چیز مثل مسائل جنسی هیجان نمی‌آورد.

پسرها بیشتر در معرض خطر آزار جنسی هستند

وی با بیان اینکه «در جوامع سنتی پسرها بیشتر در معرض خطر آزار جنسی هستند»، گفت: موارد آزار و تعارض جنسی به پسران وجود دارد، اما صدای آن در نمی‌آید. تأثیری که این مسئله بر روی پسرها دارد بسیار عمیق‌تر از دخترهاست. هنگامی که از یک مرد و پسر سوءاستفاده جنسی می‌شود، او خرد و فروپاشیده می‌شود و حتی جهت‌یابی جنسی او در آینده تغییر می‌کند و بسیاری از مردهایی که سوءاستفاده جنسی انجام می‌دهند، خود در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه «سوءاستفاده جنسی از پسرها در جوامع سنتی یک عرف بوده است»، افزود: این مسئله آنقدر زیاد بوده که کسی به آن توجه نکرده و به‌ همین دلیل گرچه عرف‎ها می‌توانند بسیار آسیب‌زا باشند، اما توجه کمی می‌گیرند. اگر شما به ادبیات فارسی توجه کنید، مملو از ابیاتی است که سوءاستفاده جنسی از پسرها را می‌گوید.

وی اضافه کرد: متأسفانه ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستم که فردی که قربانی سوءاستفاده جنسی است، بیش‌تر خجالت می‌کشد و می‌گوید اگر بگوییم آبرویمان می‌رود، تا هنگامی که ما آزارگری جنسی را گزارش ندهیم، وضع به همین منوال است، اما به مجرد اینکه این کار شیوع پیدا کند، شاهد کاهش آزارگران جنسی خواهیم بود.

رأس کل کودک‌آزاری‌ها در خانه است

دانشیار بازنشسته گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران بابیان اینکه «کودک‌آزاری در مکان‌های مختلفی صورت می‌گیرد»، گفت: رأس کل کودک‌آزاری‌ها در خانه است.

سعید معیدفر هم در در نشست ‌با بیان چرایی تلقی آزار کودکان به عنوان یک مسئله اجتماعی، اظهار کرد: آزار و اذیت کودکان یکی از مهم‌ترین نمادهای سقوط اخلاقی یک جامعه است چرا که این آزار نسبت به کسی انجام می‌گیرد که معصوم است و مانند بزرگسالان توانایی کنترل رفتار خود را ندارد.

وی ادامه داد: اگر به کودک‌آزاری توجه نشود و در جامعه‌ای مثل جامعه ما در گذشته  با وجود اینکه کودک‌آزاری را به کرات داشتیم، اما به هیچ وجه این مسئله درک نمی‌شد، اما جامعه امروز، جامعه‌ای حساس است، بنابراین اگر کودک‌آزاری به عنوان یک مسئله برای جامعه نباشد، آنجاست که اخلاقیت جامعه در حوزه‌های دیگر هم به شدت مخدوش خواهد شد.

معیدفر با اشاره به اینکه «کودک‌آزاری به وجود آورنده چرخه خشونت است»، تصریح کرد: پایه و اساس هر اتفاقی در جامعه از کودکان شروع می‌شود و اگر شما بخواهید اشکال مختلف خشنوت را در جامعه کاهش دهید، اولین و مهم‌ترین گام توجه به مسئله کودک‌ازاری است، زیرا اگر به کودکی چنین خشنونتی روا داشته شود بدون تردید این خشونت بازتولید خواهد شد و کل جامعه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

وی با بیان اینکه «امروز خاورمیانه یکی از بدترین نقاط دنیا در انواع شکل خشونت است»، خاطرنشان کرد: چه نوع رویکردی نسبت به کودکان در این منطقه وجود دارد که این منطقه مملوء از آشوب است. این حاکی از آن است که یک از مهم‌ترین مسائل خاورمیانه کودک‌آزاری است که باعث شده است کودکان هنگامی که به بزرگسالی می‌رسند، آن خشونت را بازتولید کنند. بر این اساس یکی از راه‌های خشکاندن ریشه خشونت در خاورمیانه توجه به مسئله کودک‌آزاری است.

دانشیار بازنشسته گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه «هنگامی که صحبت از کودک‌ازاری می‌شود، توجه ما تنها به آزار جسمی است»، عنوان کرد: اما آزار جنسی و عاطفی آن‌ها نیز وجود دارد.

وی بیان کرد: متأسفانه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که راجع به هرچیزی که می‌خواهی حرف بزنی و مردم را دعوت به مشارکت کنی به مشکل می‌خوری. برای مثال بارها جلوی برگزاری همایش آسیب‌های اجتماعی به دلیل وجود عناوینی مانند «روسپیگیری» و «اعتیاد» در آن گرفته می‌شود و این بحث مطرح می‌شود می‌گویند شما می‌خواهید بگویید که وضع جامعه ما خراب است.

معیدفر افزود: اما هنگامی که راجع به کودکان صحبت می‌شود، احساسات همه بر افروخته می‌شود. کودک‌آزاری جایی است که نسبت به طرح آن کم‌تر حساسیت وجود دارد و جایی است که می‌شود روی آن کار کرد و این یکی از دلایلی است که این مسئله را مهم می‌کند.

وی با بیان اینکه «کودک‌آزاری در مکان‌های مختلف اتفاق می‌افتد»، تصریح کرد: مهم‌ترین و فاجعه‌بارترین کودک‌آزاری در خانه اتفاق می‌افتد و اگر گفته می‌شود در آموزش و پرورش کودک‌آزاری صورت می‌گیرد، به دلیل درخواست خود خانواده است. 

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: رأس کل کودک‌آزاری‌ها در خانه است. خشونت خانوادگی برای بسیاری مانند زنان و سالمندان هم وجود دارد، اما هیچ چیزی مهم‌تر از کودک‌آزاری نیست. البته کودک‌آزاری اشکل مختلفی دارد که بحث جنسی آن یک طرف است و بحث کلامی و عاطفی یک طرف است و یکی از این جنبه‌های عاطفی کودک‌آزاری صحنه‌های خشونتی است که کودکان در خانه‌ها شاهد آن هستند.

وی اضافه کرد: بحث کوک‌آزاری موضوع بسیار ظریف است و علاوه بر بعد جسمی در بعد جنسی، عاطفی و کلامی بسیار زیاد است، بر این اساس در جامعه ما بیش از دو سوم کودکان تحت تأثیر آزار عاطفی هستند و بیش‌ترین آزار، آزار عاطفی است که نسبت به آنان انجام می‌شود.

متهم فراری صندوق ذخیره فرهنگیان در آلمان

جبار کوچکی‌نژاد رئیس کمیته تحقیق‌و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان با بیان اینکه این هیئت گزارش خود را از این تحقیق‌و‌تفحص به هیئت‌رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات پارلمان ارائه کرده است، گفت: بررسی‌های نهایی بر روی این گزارش در کمیسیون انجام و سپس برای قرائت در صحن علنی پارلمان به هیئت‌رئیسه مجلس تقدیم می‌شود.
آفتاب‌‌نیوز :
وی درباره برخی اخبار مبنی بر اینکه فردی از متهمان اصلی پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان است  با 500 میلیارد تومان از کشور فرار کرده است، گفت: این فرد هم اکنون در کشور آلمان است.

نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه این فرد اخیراً با بنده تماس داشته است، افزود: با وکیل وی نیز جلسه‌ای را داشته‌ایم ضمن اینکه وی مکاتباتی با قوه قضائیه داشته است.

به گزارش تسنیم، کوچکی‌نژاد اظهار داشت: در تحقیقاتی که انجام شده حدود 40 نفر در تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان نقش داشته اند.

خطر ورشکستگی تأمین اجتماعی چقدر جدی است؟

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ورشکستگی تأمین اجتماعی در دهه آینده را محتمل می‌داند.
آفتاب‌‌نیوز :
روزنامه شرق نوشت: «آن چه موجب شده تهدید ملی تأمین اجتماعی در ایران در اولویت نظام نباشد، این است که تصور می‌شود این تهدید در آتیه بسیار دور به ‌وقوع خواهد پیوست یا دولت توان اقتصادی مداخله و مدیریت آن را خواهد داشت. حال آن که در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس تشریح می‌شود که نخست، احتمال ورشکستگی مالی سازمان تأمین اجتماعی در یک دهه آتی بسیار بالاست و دوم این که اندازه بحران به قدری است که دولت نیز توان مداخله اقتصادی را نخواهد داشت.

مرکز پژوهش‌های مجلس با ذکر مثالی توضیح می‌دهد که اگر تنها تعداد ٧٧ هزار مستمری‌بگیر صندوق بازنشستگی را با بیش از پنج میلیون مستمری‌بگیر در ١٠ سال آتی سازمان تأمین اجتماعی مقایسه کنیم، فقط اعتبار مورد نیاز جهت پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگی آنها به بهای امروز بالغ بر ٩٠ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. از طرف دیگر گستردگی پوشش جغرافیایی و تنوع اقشار تحت پوشش آن سازمان است که می‌تواند زمینه ناآرامی‌های اقتصادی و اجتماعی در کشور را پدید آورد.

نظام تأمین اجتماعی در کشور ما نظام گسترده‌ای است که سازمان‌ها و صندوق‌های متعددی وظیفه ارائه خدمات اجتماعی را بر عهده دارند. در این بین سازمان تأمین اجتماعی بزرگ‌ترین صندوق از نظر تعداد مشترکان چه به‌ لحاظ بیمه بازنشستگی و چه به‌ لحاظ بیمه درمان به ‌شمار می‌رود؛ به نحوی که قریب به ٤٢ میلیون نفر را تحت پوشش خود دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد این سازمان در آینده نزدیک با بحران‌های جدی مواجه خواهد شد. کاهش نرخ تولد از یک ‌سو و افزایش سن افراد از سوی دیگر، منجر به افزایش چشمگیر میزان جمعیت بازنشستگان شده است. پیشی‌گرفتن رشد مصارف نسبت به منابع در سازمان تأمین اجتماعی هم به‌ عنوان چالش و هم به‌ عنوان پیامد سایر چالش‌ها مشهود است.

کسری نقدینگی مشهود از سال ١٣٩٢

کسری نقدینگی به طور جدی از سال ١٣٩٢ در سازمان دیده می‌شود که عمدتا پیامد طرح‌ها و برنامه‌های حمایتی و عدم پرداخت مطالبات سازمان از سوی دولت بوده است. رشد سریع تعداد مستمری‌بگیران به تعداد بیمه‌شدگان و کاهش نسبت پشتیبانی موجب افزایش مصارف نسبت به منابع در سازمان شده است. این امر تا سال ١٤٠٠ شکاف منابع و مصارف سازمان را بازتر و عمیق‌تر خواهد کرد؛ به‌ ویژه آن که غالب ورودی‌های سال‌های اخیر ریسک‌های پرخطر گزینشی بوده‌اند که سریعا به دایره خروجی‌های سازمان وارد شده و در حوزه مصارف تأمین اجتماعی قرار گرفته‌اند. اگر چه کسری در چند سال اخیر با تزریق منابع مالی حاصل از سود سرمایه‌گذاری‌ها و تسهیلات اخذشده از بانک‌ها تأمین اعتبار شده است اما سازمان هم به‌ لحاظ تأمین نقدینگی و هم به‌ لحاظ اندوخته‌گذاری با شرایط بحرانی مواجه است.

بحرانی را تصور کنید که بیش از نیمی از جمعیت کشور را دربرمی‌گیرد. سلامتشان را در معرض آسیب قرار داده، سرمایه اندوخته آنها آسیب جدی دیده، درآمدهایشان قطع شده و امید آنها به تأمین آینده مخدوش شود. چنین بحرانی چه تبعاتی برای کشور خواهد داشت؟

نظام بازنشستگی در کشور ما نظام گسترده‌ای است که از چهار صندوق بزرگ و حدود ١٤ صندوق کوچک تشکیل شده است. در بین این ١٨ صندوق، بزرگ‌ترین صندوق از نظر تعداد مشترکان صندوق تأمین اجتماعی و قدیمی‌ترین آنها نیز صندوق بازنشستگی کشوری است. این صندوق‌ها جمعا بیش از ٥٥ میلیون نفر را تحت پوشش خود دارند که حدود ٦٩ درصد جمعیت کشور محسوب می‌شوند. در بین صندوق‌های بازنشستگی کشور، سازمان تأمین اجتماعی در حوزه بیمه‌های اجتماعی و درمانی با بیش از ٤١ میلیون جامعه تحت پوشش اعم از بیمه‌شده و مستمری‌بگیر است که ٥٢ درصد جمعیت کل کشور را شامل می‌شود. از‌ این‌ رو موقعیت و جایگاه سازمان تأمین اجتماعی در کشور به‌ گونه‌ای است که به‌ عنوان بزرگ‌ترین نهاد بیمه‌ای، بزرگ‌ترین خریدار درمان، دومین تولیدکننده درمان، نهاد عمومی غیر دولتی، حامی نیروی کار، پرارتباط‌ترین نهاد با بدنه جامعه، اختیارات وسیع و محدودیت‌های کم، گردش مالی بالا در کشور و یکی از بزرگ‌ترین بازیگران بازار سرمایه و پرتجربه‌ترین سازمان بیمه‌ای و... می‌توان از آن یاد کرد.

کسری ١١٩ هزار میلیارد تومانی تأمین اجتماعی تا ٨ سال آینده

یکی از نخستین نشانه‌های بروز ناپایداری مالی در هر سازمان تأمین اجتماعی کسری نقدینگی است که به دلیل پیشی‌گرفتن مصارف بر منابع نقدی به وجود می‌آید. پیشی‌گرفتن رشد مصارف نسبت به منابع که خود هم به‌ عنوان چالش و هم به‌ عنوان پیامد سایر چالش‌ها مطرح می‌شود، در سنوات اخیر به شدت سازمان را تهدید کرده است. بر اساس آمارهای موجود منابع نقدی سازمان تأمین اجتماعی در سال‌های ١٣٨٤ تا ١٣٩٣ به طور متوسط حدود ٢٧,٥ درصد رشد داشته است؛ در حالی که متوسط رشد مصارف سازمان در مدت مشابه به رقم ٣٠ درصد رسیده و به طور میانگین ٢.٥ درصد بیش از منابع نقدی رشد داشته است. در سال ١٣٩٥ منابع نقدی حاصل از حق بیمه رقمی حدود ٥٣ هزار میلیارد تومان را نشان می‌دهد؛ این در حالی است که مصارف سازمان حدود ٦٢ هزار میلیارد تومان و در نتیجه شکاف نقدینگی حدود ٩ هزار میلیارد تومان ایجاد شد. این شکاف نقدینگی سهمی حدود ١٤.٦٣ درصد از کل مصارف سازمان تأمین اجتماعی را به خود اختصاص داده است. بر این اساس در صورت تداوم شرایط جاری در هشت سال آتی میزان کل کسری نقدینگی سازمان تأمین اجتماعی در سال ١٤٠٤ قریب به ١١٩ هزار میلیارد تومان خواهد شد. تا امروز سازمان با دو راهبرد، پرداخت با تعویق مطالبات درمان غیر مستقیم به انضمام تأمین نقدینگی از محل استقراض (تسهیلات بانکی) در کوتاه‌مدت سعی در مدیریت کسری حاصله داشته است؛ به نحوی که در سال ١٣٩٥ میزان استقراض سازمان به بالای ٩ هزار میلیارد تومان رسیده و به نسبت سال ١٣٩٤ رشدی سه‌ برابری داشته است.»