شبکه آواتاری

دانستنی ها

شبکه آواتاری

دانستنی ها

نامه علی مطهری به شورای نگهبان درباره سپنتا نیکنام: این رویه شما کیان نظام را تهدید می‌کند

شورای‌نگهبان اگر قانونی را خلاف می‌داند باید به دولت و مجلس اطلاع دهد
علی مطهری خطاب به شورای نگهبان نوشته است: فقهای محترم می‌خواهند زودتر به مسوولیت الهی خود عمل کنند غافل از این که نظام امور کشور را به هم می‌ریزند و حقوقی از مردم ضایع می‌شود. البته این تشرع قابل تقدیر است اما راه اعمال آن این نیست بلکه اگر قانونی را خلاف شرع می‌دانید باید به دولت و مجلس اطلاع دهید تا آنها با ارایه لایحه یا طرح، آن را اصلاح کنند/در صحبت‌های خود درباره لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، چند دلیل آورده‌اید که مخدوش به نظر می‌رسد./او صرفا از طرف مردم مسلمان و زرتشتی وکالت در این امور دارد نه ولایت و حکومت بر سرنوشت آنها./آقای جنتی در ماجرای حذف خانم مینو خالقی از مجلس دهم پس از کسب آرای لازم، گفتند می‌دانیم که قانون می‌گوید پس از رای آوردن یک کاندیدا اگر سند جدیدی در باره صلاحیت او پیدا شد باید در زمان بررسی اعتبارنامه‌ها در مجلس رسیدگی شود اما چون می‌دانیم مجلس او را رد نمی‌کند خودمان رد می‌کنیم تا مسوولیت شرعی به گردن ما نباشد.
آفتاب‌‌نیوز :
سرویس سیاسی- علی مطهری، نماینده تهران و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای نسبت به اظهارات برخی اعضای شورای نگهبان درباره سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد انتقاد کرده و گفته نامه علی مطهری به شورای نگهبان درباره سپنتا نیکنام: این رویه شما کیان نظام را تهدید می‌کنداست: طبق این رویه، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم باید ببینیم چه قوانینی از طرف شورای نگهبان مردود اعلام شده است. 

به گزارش آفتاب‌نیوز، متن کامل نامه علی مطهری خطاب به شورای نگهبان که در روزنامه اعتماد منتشر شده است را در ادامه می‌خوانید:

آیت‌الله یزدی و آیت‌الله مدرسی دامت‌برکاتهما
فقهای محترم شورای نگهبان

با سلام و تحیت، به عرض می‌رساند در صحبت‌های خود درباره لغو عضویت آقای سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، چند دلیل آورده‌اید که مخدوش به نظر می‌رسد.

در بیان دلیل اول به سخن امام خمینی(ره) در مهر ١٣٥٨ استناد کرده‌اید که فرموده‌اند اعضای شوراها باید مسلم باشند. اگر کلام امام را در ظرف زمان خودش ملاحظه کنیم به نظر می‌رسد که نگرانی ایشان از ورود کمونیست‌ها و منافقین در شوراها بوده است همچنان که این افراد و گروه‌ها در آن زمان روی تشکیل سریع شوراها تاکید داشتند.

سیاق کلام امام هم همین را تایید می‌کند. ایشان می‌فرماید: «بدانید که الان دنبال اینکه اعلام شده است که شوراهای شهر را بناست تشکیل بدهند دستجاتی که مخالف با نهضت اسلام هستند و از اسلام می‌ترسند، از احکام اسلام می‌ترسند، درصدد توطئه هستند که... افرادی را که از حزب خودشان است جا بزنند به ملت... لکن همه باید در این معنا شرکت داشته باشند که مسلم باشند...» عبارت «دستجاتی که مخالف با نهضت اسلام هستند» و «افرادی که از حزب خودشان هستند»این احتمال را تقویت می‌کند که مقصود امام(ره) از عبارت «مسلم باشند» این است که از حزب توده و چریک‌های فدایی و منافقین و مانند اینها که مارکسیست بودند نباشند نه اینکه از اقلیت‌های مذهبی نباشند. 

این نوع برداشت از کلام امام خمینی نوعی جمود به ظاهر الفاظ است که اخباری‌ها انجام می‌دادند و اصولیون و مجتهدان در دفاع از عقل، مبارزه سختی با آنها کردند؛ ضمن اینکه این رویه یادآور داستان برخی پیروان امام صادق علیه‌السلام است که معتقد بودند امام بعدی اسماعیل فرزند آن حضرت است، وقتی اسماعیل از دنیا رفت امام صادق برای آنکه شائبه‌ای باقی نماند آنها را دعوت کرد و فرمود ببینید اسماعیل از دنیا رفته است و روی تابوت نیز نوشته بود «اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله و...» برخی از آن افراد بعد از آن روی تابوت میت خود می‌نوشتند: «اسماعیل یشهد...» در حالی که نام میت چیز دیگری بود. می‌گفتند ما عین امام صادق عمل می‌کنیم!

دلیل دیگرتان را به این صورت بیان کرده‌اید «اگر جایی اکثریت قریب به اتفاق‌شان مسلمان باشند، غیرمسلمان نمی‌تواند برای آنها تصمیم بگیرد.»  قاعدتا نظر به قاعده نفی سبیل دارید که خداوند راهی برای تسلط کافران – که شامل اهل کتاب نیز می‌شود – بر مسلمین قرار نداده است.

به نظر می‌رسد که حضور یک شهروند زرتشتی در شورایی که اکثریت قوی مسلمان دارد، آن هم شورای شهر که وظیفه‌اش صرفا ایجاد نظم و انضباط و زیبایی و رعایت اصول شهرسازی و تصویب بودجه شهرداری آن شهر است و نه تصمیم‌گیری درباره مسیر و سرنوشت امت اسلام، مصداق قاعده نفی سبیل نیست.

او صرفا از طرف مردم مسلمان و زرتشتی وکالت در این امور دارد نه ولایت و حکومت بر سرنوشت آنها. گفته‌اید اگر کاندیداتوری این افراد آزاد باشد ممکن است در شهری که اکثریت مسلمان دارد اینها در شورای شهر اکثریت پیدا کنند؛ مطلبی که احتمال تحقق آن صفر است.

در بیان دلیل سوم‌تان به اصل چهارم قانون اساسی استناد کرده‌اید که می‌گوید «کلیه قوانین و مقررات... باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» فرضا بپذیریم که تبصره یک ماده ٢٦ اصلاحیه قانون شوراها که کاندیداتوری پیروان ادیان الهی دیگر را مجاز شمرده است خلاف شرع است، این نحو عمل کردن فقهای شورای نگهبان که می‌گویند هر لحظه که ما احساس کنیم قانونی خلاف شرع است ابلاغ می‌کنیم و آن قانون از اعتبار ساقط است، هرکس هم اعتراض کند مخالف نظام است.

معنی حرف شما این است که قوانینی که سال‌هاست در حال اجراست و قبلا نیز به تایید شورای نگهبان رسیده است، ناگهان اعلام می‌شود که اعتبار ندارند. در این صورت فعالان اقتصادی و فرهنگی که کار خود را با این قوانین تنظیم کرده‌اند چگونه به فعالیت خود ادامه دهند. آیا این نوع رفتار ریسک سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را بالا نمی‌برد؟

طبق این رویه، هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شویم باید ببینیم چه قوانینی از طرف شورای نگهبان مردود اعلام شده است. تشرع و تدین و نگرانی فقهای محترم شورای نگهبان از مسوولیت الهی را درک می‌کنم که می‌خواهند قانونی که از نظر آنها خلاف شرع است، یک لحظه هم معتبر باقی نماند؛ همان طور که این تشرع و نگرانی در کلام جناب آقای جنتی در ماجرای حذف خانم مینو خالقی از مجلس دهم پس از کسب آرای لازم، مشهود بود. ایشان گفتند می‌دانیم که قانون می‌گوید پس از رای آوردن یک کاندیدا اگر سند جدیدی در باره صلاحیت او پیدا شد باید در زمان بررسی اعتبارنامه‌ها در مجلس رسیدگی شود اما چون می‌دانیم مجلس او را رد نمی‌کند خودمان رد می‌کنیم تا مسوولیت شرعی به گردن ما نباشد.

اینجا هم قاعدتا همین طور است و فقهای محترم می‌خواهند زودتر به مسوولیت الهی خود عمل کنند غافل از این که نظام امور کشور را به هم می‌ریزند و حقوقی از مردم ضایع می‌شود. 

  البته این تشرع قابل تقدیر است اما راه اعمال آن این نیست بلکه اگر قانونی را خلاف شرع می‌دانید باید به دولت و مجلس اطلاع دهید تا آنها با ارایه لایحه یا طرح، آن را اصلاح کنند نه اینکه هر چند وقت یک بار راسا و با یک ابلاغیه، قانونی را لغو و انضباط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور را مختل کنید. معنی این کار این است که هیچ قانونی پایدار نیست و هر لحظه ممکن است لغو شود. این امر با طبیعت قانون سازگار نیست. امیدوارم از این رویه که کیان نظام جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند بازگردید و البته مجلس به وظیفه ذاتی خود در دفاع از ثبات قوانین و حقوق شهروندان عمل خواهد کرد.

امام‌جمعه شیراز: سرنوشت کوروش در کجای تاریخ آمده؟

درخواست برگزاری روز کوروش برای معرفی فرهنگ و تمدن ایران
کوروش، ملقب به «کوروش بزرگ»، پادشاه ایران و بنیانگذار سلسله هخامنشیان بود که قلمرو حکومتش از هند تا آسیای صغیر و دریای مدیترانه را در بر می‌گرفت./بنده با گرامیداشت کوروش مخالف نیستم
آفتاب‌‌نیوز :
سرویس سیاسی- اخیرا نماینده مردم شیراز در مجلس در نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد خواستار برگزاری مراسم روز کوروش در روز هفتم آبان‌ماه برای معرفی فرهنگ و تمدن ایران شد.

به گزارش آفتاب‌نیوز، هفتم آبان روز «کوروش» است که البته ثبت رسمی نشده و به‌صورت غیررسمی به نام «کوروش»، نخستین پادشاه هخامنشی ایران، نامگذاری شده است. کوروش، ملقب به «کوروش بزرگ»، پادشاه ایران و بنیانگذار سلسله هخامنشیان بود که قلمرو حکومتش از هند تا آسیای صغیر و دریای مدیترانه را در بر می‌گرفت. از او به‌عنوان نخستین شخصیتی نام برده می‌شود که در تاریخ، قوانین مربوط به حقوق بشر را وضع کرده است. در ۲۹اکتبر (۷ آبان) سال۵۳۹ پیش از میلاد کوروش وارد بابل شد. در این روز علاقه‌مندان به کوروش و تاریخ و تمدن ایران‌زمین برای پاسداشت فرهنگ و تمدن ایرانی به پاسارگاد، مقبره کوروش، می‌روند و گردهم می‌آیند. 

امام‌جمعه شیراز: سرنوشت کوروش در کجای تاریخ آمده؟/۷ آبان منشأ توراتی و اسرائیلی دارد/بیشتر مردم شایعه‌ها و وقایع دروغین را به‌سادگی می‌پذیرند/آیت‌الله کلانتری: کوروش پادشاهی مقتدر و وطن‌دوست بود/کوروش همان ذوالقرنین است که در قرآن به آن اشاره شده

به نوشته روزنامه آرمان، یک رسانه آمریکایی در مقاله‌ای با اشاره به ۲۹اکتبر، روز کوروش، با توجه به اینکه منشور استوانه‌ای گلی منسوب به کوروش نخستین اعلامیه‌ای است که در آن از حقوق انسان به دفاع برخاسته است، بر این عقیده است که بخشی از احترام ایرانیان به این شخصیت تاریخی به‌خاطر سیاست‌های او در برخورد با ادیان و حقوق مردم است و حتی به‌گفته‌های محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق ایران، اشاره می‌کند که همزمان با انتقال اصل منشور کوروش از موزه بریتانیا به موزه ملی ایران گفته بود: «در این استوانه ذکر شده است که همه افراد بشر در گزینش اندیشه آزادند و باید نسبت به هم با احترام برخورد کنند.» در زمان دولت نهم و ریاست اسفندیار رحیم مشایی بر سازمان میراث فرهنگی نیز اقداماتی برای بزرگداشت این مناسبت صورت می‌گرفت. در سال87 اسفندیار رحیم مشایی گفت: «هر سال افرادی می‌کوشند به‌طور غیررسمی در جوار آرامگاه کوروش با برگزاری آیین‌هایی، یاد و نام کوروش را گرامی بدارند. ما نیز معتقدیم این موضوع قابل بررسی است که در تقویم ملی روزی به نام کوروش یا تخت‌جمشید داشته باشیم، اگرچه تاکنون درنظرگرفتن روزی به‌نام کوروش در دستور کار ما نبوده است.» استوانه کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شده‌ است. نیمه نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمه پایانی آن سخنان و دستورهای کوروش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) است. این منشور را یکی از بزرگ‌ترین نشانه‌های روحیه بردباری و رواداری در فرهنگ ایرانی می‌دانند. اما شخصیت کوروش و اقدامات او باعث شد وی را «ذوالقرنین» بنامند؛ کلمه‌ای که به اعتقاد بسیاری از بزرگان و مفسران در قرآن نیز آمده است. از جمله بزرگانی که معتقدند ذوالقرنین یادشده در قرآن و مسیح عهد عتیق هر دو به کوروش هخامنشی برمی‌گردد، می‌توان به علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان»، آیت‌ا... العظمی ناصر مکارم شیرازی، باستانی پاریزی در ترجمه تفسیر سوره کهف، مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی و... اشاره کرد.

نامه نماینده شیراز

اکنون نماینده شیراز در نامه به وزیر ارشاد خواستار برگزاری مراسم روز کوروش در 7 آبان شده است. در نامه بهرام پارسایی خطاب به سیدعباس صالحی آمده است: کشور ایران باید در سطح بالای کشورها و ملت‌ها قرار داشته باشد. سابقه تاریخی ما، میراث فرهنگی ما، توانایی‌های مردمی ما، ظرفیت‌های طبیعی ما همه این را املا و دیکته می‌کنند. بی‌شک توجه به ظرفیت‌های فوق در راستای اقتصاد مقاومتی است، اما متاسفانه این فرصت‌ها در کشور ما به‌علت نبود مدیریت، بی‌برنامگی و فقدان اقدام عملی به‌راحتی از دست رفته و حتی در مواردی به‌علت فرصت‌سوزی تبدیل به تهدید شده است. یکی از این مناسبت‌ها یادروز کوروش بنیانگذار حقوق بشر و یکی از افتخارات بزرگ تاریخ و تمدن ما و حتی جهانیان است. هفتم آبان به‌دلیلی به‌عنوان یادروز کوروش معرفی شده که می‌تواند به فرصتی برای ایجاد انسجام ملی، جذب گردشگر و معرفی فرهنگ غنی این سرزمین تبدیل شود. اما تاکنون به‌علت عدم برنامه‌ریزی و نبود مدیریت از طرف مسئولان ذیربط نه‌تنها از آن بهره‌برداری نشده، بلکه باعث سودجویی افراد انگشت‌شمار و برخورد با تعدادی از مردم و جوانانی شده که ارتباطی با افراد فرصت‌طلب نداشته‌اند. براین اساس از آن مقام عالی که شایسته، آگاه و ‌آشنا به فرهنگ پر از افتخار این سرزمین هستید، درخواست می‌شود با هماهنگی وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مرتبط نسبت به سازماندهی و برگزاری این مراسم در تاریخ مذکور، به‌نحوی که هم جاذبه لازم برای گردشگران و هم توان معرفی فرهنگ و تمدن ما را داشته باشد، با حفظ امنیت مراسم نه امنیتی‌کردن آن، اقدامات لازم را مبذول فرمایید و نیز اعلام می‌دارد در این راستا هر اقدام و وظیفه‌ای به اینجانب به‌عنوان وکیل ملت در راستای برگزاری درخور و شایسته این مراسم و جلوگیری از سوءاستفاده سایرین تفویض شود، با کمال رغبت شما را یاری رسانده و برای وطنم انجام وظیفه خواهم کرد. به‌گفته پارسایی رونوشتی از این نامه برای وزرای اطلاعات، کشور، دادگستری، رئیس سازمان میراث فرهنگی و استاندار فارس ارسال شده است.

امام‌جمعه شیراز: سرنوشت کوروش در کجای تاریخ آمده است؟

با این حال، اخیرا آیت‌الله اسدالله ایمانی در خطبه‌های نماز جمعه با اشاره نام 7 آبان، اظهار داشت: آنچه در مورد کوروش در تاریخ آمده، این است که وی در جنگ‌های بسیاری حضور داشته و در یکی از آن‌ها کشته شده است؛ اما اینکه کجا دفن شده و... هیچ اطلاعات مستندی در دست نیست. امروز ماهواره‌ها و خبرگزاری‌های وابسته به سلطنت‌طلب‌ها و دشمنان نظام، از حس ناسیونالیستی و ملیت‌گرایی مردم سوءاستفاده می‌کنند و یک مناسبت جعلی و بدون سند تاریخی را به مردم القا می‌کنند که لازم است تمام آحاد جامعه با تحقیق و بررسی راجع به این موضوع فکر کرده و عمل کنند.

نماینده ولی‌فقیه در استان فارس خاطرنشان کرد: ریشه مناسبت جعلی 7 آبان در هیچ جای تاریخ جز تورات اسرائیلی نیست و همین مسئله نشان می‌دهد که به بهانه این مناسبت، به دنبال ایجاد شکاف بین مردم هستند. چند سال است که استان فارس را درگیر مناسبت جعلی 7 آبان کرده‌اند و پرسش ما از مدعیان این است که به مردم بگویند که ریشه تاریخی این مناسبت کجاست.

ایمانی با بیان اینکه در مورد مناسبت روز کوروش جز در تورات اسرائیلی، در هیچ جای تاریخ اشاره نشده است، افزود: مدعیان دروغین روز کوروش اگر راست می‌گویند تاریخ مستند را به مردم نشان دهند و مردم نیز بدون مطالعه و تحقیق حرفی را نپذیرند. متأسفانه جامعه امروز تحلیلگر نیست و تحلیل گران بی‌نظر نیز در رسانه‌ها مسائل را تحلیل نمی‌کنند، بنابراین بیشتر مردم شایعه‌ها و وقایع دروغین را به‌سادگی می‌پذیرند، زیرا اهل تحقیق و بررسی نیستند. اهل‌بیت (ع) همیشه با مطالعه و تحقیق عمل می‌کردند، حتی در قیام‌های به‌ظاهر انقلابی نیز حضور پیدا نکردند چراکه آن‌ها را با برنامه و تدبیر نمی‌دیدند و متناسب با فکر و اندیشه عقلانی نمی‌یافتند.

آیت‌الله کلانتری: کوروش پادشاهی مقتدر بود اما ربطی به پهلوی ندارد

همچنین نماینده فارس در مجلس خبرگان رهبری گفت: کوروش پادشاهی مقتدر و وطن‌دوست بود اما هیچ شباهت و سنخیتی بین وی و خاندان پهلوی وجود ندارد که عده‌ای سلطنت‌طلب تلاش دارند به بهانه آن، هنجارشکنی کنند.

آیت‌الله علی‌اکبر کلانتری در گفت‌وگو با فارس با اشاره به مناسبت 7 آبان که از آن به‌عنوان روز کوروش نام‌ برده می‌شود، اظهار داشت: در چندساله اخیر در روزی مُعیّن (7 آبان) گروهی اندک از سلطنت‌طالبان به بهانه گرامیداشت روز کوروش اما با هدف حمایت از سلسله منحوس و وابسته پهلوی فراخوان داده و با هنجارشکنی به اعتقادات و باورهای مذهبی مردم توهین می‌کنند. بنده با گرامیداشت کوروش مخالف نیستم اما سؤال این است که چه شباهت و سنخیتی بین شخصیت کوروش و خاندان پهلوی است؟ کوروش بی‌گمان پادشاهی مقتدر و وطن‌دوست بوده است که اقتدار و عظمت ایرانیان را به رخ جهانیان کشید، حتی به نظر برخی از پژوهشگران و مفسران قرآن، کوروش همان ذوالقرنین است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: همه می‌دانند که خاندان پهلوی حاکمانی دیکتاتور و وابسته بودند که توسط انگلیس و آمریکا سر کار آمده و نیم قرن کشور ایران را در عقب‌ماندگی و وابستگی نگاه داشتند. این تعداد اندکی که روز هفتم آبان‌ماه هر سال در پاسارگاد گرد هم می‌آیند، بیشتر آنان از حقایق تاریخی و حتی شخصیت کوروش اطلاعی ندارند؛ به‌طوری‌که از وضعیت جمهوری اسلامی نیز مطلع نیستند که مردم با 98 درصد آرا به نظام رأی مثبت دادند. روشن است که مدیریت این گروه هنجارشکن در دست گروه اندکی سلطنت‌طلب است که گویا انقلاب سال 57 مردم ایران را باور نکرده و در توهم بازگشت سلسله خائن پهلوی هستند و برای دموکراسی و حاکمیت اکثر مردم ایران احترامی قائل نیستند.

این استاد دانشگاه افزود: با کمال بی‌شرمی شعار جانم فدای ایران سر می‌دهند درحالی‌که در روزهای دفاع مقدس که مردم ایران زیر انواع فشارها و مشکلات بوده و کشور آماج حمله‌های ظالمانه دشمنان بود، کوچک‌ترین کمکی به وطن نکردند؛ حتی برخی از آنان با دشمن بعثی همراه بودند. انتظار داریم که مسؤولان ذی‌ربط در مورد این گروه‌ها کارهای فرهنگی انجام دهند، روشنگری کنند و آنان را نسبت به حقایق تاریخ آشنا کنند تا بدانند که مخالفت با اسلام، ارزش‌ها و اعتقادات دینی مردم، دردی از دردها که دوا نمی‌کند هیچ، بلکه بر مشکلات می‌افزاید که قطعاً مردم ایران در برابر این هتاکی‌ها ساکت نخواهند نشست.

وی در پایان با بیان اینکه امنیت کشور باید همیشه حفظ شود، خاطرنشان کرد: یکی از مصادیق و نمونه‌های نفوذ در کشور جریان‌سازی‌های جعلی نظیر 7 آبان است و قطعاً این گروه‌ها برنامه نفوذ در میان اقشار گوناگون جامعه دارند که با درایت و تدبیر باید مانع از این حرکات شد؛ چراکه تقاضای اقشار مختلف مردم، خانواده شهدا و ایثارگران همین است.

هرکس نتواند نقد را تحمل کند به راه اشتباه می‌رود

مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند نه بی‌اخلاقی
جهانگیری با بیان اینکه جایگاه مطبوعات و رسانه باید در اندازه واقعی خود باشد، تصریح کرد: باید حس همدلی با رسانه‌ها را پیدا کنیم. گاهی یک رسانه طوری رفتار می‌کند که ما نمی‌پسندیم ولی ما نباید از رسانه دوری کنیم یا رسانه‌هراسی کنیم. نباید از رسانه ترسید. رسانه جای گفتن و شنیدن و ارتباط و آگاهی دادن است. رسانه محل نقد صحیح است. مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند و نه میدان بی‌اخلاقی و بی‌انصافی. روزنامه کشتزار محبت است و نه محل دشمنی.
آفتاب‌‌نیوز :
اسحاق جهانگیری صبح امروز در افتتاحیه بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات گفت: نمایشگاه مطبوعات میدان گفتگوست مخصوصا در حوزه عمومی کشور ظرفیتی است تا نقش رسانه‌ها به مردم و مسئولان توضیح داده شود و از آن برای ارتقای ظرفیت‌ها استفاده شود.

به گزارش آفتاب‌نیوز، وی با اشاره به خاطره‌ای اظهار داشت: من وقتی در اصفهان استاندار بودم با پدیده‌ای بنام کوچه‌های آشتی‌کنان روبرو شدم. نمایشگاه مطبوعات هم فرصتی است که همه یکجا جمع شده و باهم گفتگو کرده و با این گفتگو به ظرفیت‌های کشور اضافه می‌کنند.

جهانگیری: نباید از رسانه ترسید، حتی اگر زبانش تند باشد/هرکس نتواند نقد را تحمل کند به راه اشتباه می‌رود/دولت رسانه‌های حساس، صریح و شجاع را به سود خود و جامعه می‌داند+فیلم

معاون اول رییس‌جمهور ادامه داد: آقای روحانی همیشه با علاقه در نمایشگاه مطبوعات حضور می‌یافتند و امسال هم برنامه‌ریزی کردند ولی به دلیل کثرت کار از من خواستند در این مراسم حضور یابم به همین خاطر مراتب سپاس، خداقوت و خسته نباشید ایشان را به شما ابلاغ می‌کنم.

جهانگیری با بیان اینکه جایگاه مطبوعات و رسانه باید در اندازه واقعی خود باشد، تصریح کرد: باید حس همدلی با رسانه‌ها را پیدا کنیم. گاهی یک رسانه طوری رفتار می‌کند که ما نمی‌پسندیم ولی ما نباید از رسانه دوری کنیم یا رسانه‌هراسی کنیم. نباید از رسانه ترسید. رسانه جای گفتن و شنیدن و ارتباط و آگاهی دادن است. رسانه محل نقد صحیح است. مطبوعات محل ترویج اخلاق و انصاف هستند و نه میدان بی‌اخلاقی و بی‌انصافی. روزنامه کشتزار محبت است و نه محل دشمنی.

وی با بیان اینکه رسانه محل همگرایی و انسجام ملی است و نه محل واگرایی، خاطرنشان کرد: جامعه ما امروز به ویژگی‌های مطبوعات نیاز دارد. دولت رسانه‌های حساس، صریح و شجاع را به سود خود و جامعه می‌داند. نقد رسانه‌ها بزرگترین سرمایه ماست. هرکس نتواند نقد را تحمل کند حتما به راه اشتباه می‌رود و منابع کشور را هدر می‌دهد چراکه هنر مطبوعات زدن زنگ هشدار در مواقع لازم است.

معاون اول رییس‌جمهور با بیان اینکه نظام نیازمند رسانه‌های مورد وثوق مردم است، ابراز داشت: این رسانه‌ها، رسانه‌هایی هستند که دیده و خریده شوند. مطبوعات اینچنینی مرجعیت دارند. اصحاب مطبوعات از مدیرمسئول، سردبیر و خبرنگار و گرافیست نیازمند امنیت روانی و شغلی هستند و ما باید در این راستا تلاش کنیم.

جهانگیری با اشاره به وظایف قوای سه گانه در قبال رسانه‌ها بیان کرد: وظیفه قوای سه گانه است که مطبوعات در متن قانون باشند و سعی نکنند مطبوعات را به حاشیه ببرند. روزنامه آگاه، متخصص و اخلاقی نیازمند جامعه ماست. حرفه‌گری و مسئولیت اجتماعی باید در مطبوعات پاس داشته شوند.

وی افزود: در صنوف مهم مانند پزشکی گفته می‌شود مسئولیت حرفه‌ای پزشک و کنترل و نظارت بر آن برعهده پزشکان باید باشد. ما با این ذهنیت در حال تصویب سازمان رسانه‌ای در دولت هستیم البته این مسأله در قالب لایحه است. یکسال و اندکی در این باره بحث شده و از روز 4شنبه به دستور هیات دولت آمده است.

معاون اول رییس‌جمهور با بیان اینکه ما مسئولان باید از بیکار شدن روزنامه نگاران، بسته شدن رسانه‌ها و زیان‌دهی مطبوعات نگران باشیم، یادآور شد: باید چاره‌اندیشی کرد. مطبوعات با زیان‌دهی امکان تداوم حیات ندارند. جوانمرگی مطبوعات به هر دلیل از  سیاسی، اقتصادی، قضایی و... علامت توسعه نیافتگی جامعه است. دوام و استمرار حیات مطبوعات به عنوان علامت مهم توسعه کشور است.

جهانگیری اضافه کرد: توسعه نیافتگی مطبوعات بر همه ابعاد کشور تاثیر می‌گذارد. مطبوعات هم نشانه توسعه و عامل توسعه هستند. اگر ایران توسعه یابد یکی از میوه‌های آن رشد مطبوعات است و هم مطبوعات هم عاملی برای توسعه کشور است.

وی با بیان اینکه کشور در شرایط ویژه‌ای است، عنوان کرد: هم فرصت‌ها و هم تهدیدهای مهمی پیشروی ماست. ما نیازمند درک صحیح و واقعی از فرصت‌ها و شرایط هستیم. مطبوعات نهاد واسط جامعه و حکومت و محل مباحثه هستند. انتظار دولت این است که دولت را در خلق فرصت و عبور از تهدیدها یاری کنید.

معاون اول رییس‌جمهور با بیان اینکه دولت دستاوردهای بزرگی داشته است، گفت: یک لحظه به سال 92 برگردید و الان را با آن سالها مقایسه کنید. در سیاست خارجی کجا بودیم و الان کجا هستیم؟ امروز حتی امریکا وقتی علیه ایران فریاد می‌زند کشورهای همصدا با او انگشت شمار هستند. شرایط اقتصادی متحول شده است. دولت دستاوردهای بزرگی داشته و باید از آن دستاوردها برای ملت در جهت بالا بردن امید استفاده کرد.  

جهانگیری با تاکید بر اینکه دولت تنگناها و محدودیت‌هایی هم دارد و ما برای باز شدن دست دولت از شما استمداد می‌طلبیم، اظهار داشت: از افراد و جریان‌های سیاسی و از رسانه‌ها می‌خواهم در جهت منافع ملی و مصالح نظام برای پیشبرد توسعه کشور دست به دست هم بدهیم. موضوعات مورد تفاهم زیادی باهم داریم؛ اسلام، ایران، قانون اساسی، امام و رهبری مورد تفاهم ماست.

وی تاکید کرد: غالب درخواست‌های مردم درست و برحق است. باید برای این درخواست‌ها و راهکارهای آن به توافق برسیم. ایران توان مقابله با چالش‌ها را دارد. ما نیاز داریم برای مقابله با چالش‌های بزرگ در منطقه سیاست واحد و روشنی هستیم. این سیاست مانند برجام می‌تواند کمک کند که رهبری و قوای سه گانه از آن حمایت کردند. نیاز داریم چرخ های اقتصاد کشور سریعتر راه بیفتد. چرخ اقتصاد ایران راه افتاده ولی نیازمند رشد و تولید اشتغال بیشتری هستیم. ما از شما استمداد می‌طلبیم که حرف‌های ما را برای مردم ترجمه کنیم.

معاون اول رییس‌جمهور با بیان اینکه برای مقابله با فساد نیازمند به صحنه آمدن شما اهالی رسانه هستیم، تصریح کرد: فساد نهادینه شده است. وقتی فساد نهادینه می‌شود که رانت وجود داشته باشد و افراد پاسخگو نباشند و رسانه‌ها در میدان نباشند. رسانه‌ها در مقابله با فساد نباید لکنت زبان داشته باشند.

جهانگیری ادامه داد: برای حل مشکلات محیط زیستی و عمرانی و... باید کمک‌مان کنید. باید گروه‌های اجتماعی و نهادهای مردمی به صحنه بیایند.

وی با بیان اینکه ما نیازمند پاسداشت سرمایه‌های اجتماعی و نمادین هستیم، خاطرنشان کرد: اگر نبود اعتماد مردم، مگر می‌شد فضاسازی امریکا که برای ناامن کردن کشور صورت گرفته بود را حل کرد؟ مگر می‌شد سرمایه به کشور بازگردند؟ چه اصراری بر زدن چوب حراج به سرمایه‌های نمادین کشور است؟ از این سرمایه‌های نمادین برای ایران کشور و نظام و رهیری حفاظت کنیم و برای آنها محدودیت ایجاد نکنیم. برای توسعه کشور و هبور از تنگناها دولت را یاری کنید.

واکنش احمد توکلی به لغو عضویت «سپنتا نیکنام» از شورای شهر یزد

در فضای مجازی صورت گرفت؛

واکنش احمد توکلی به لغو عضویت «سپنتا نیکنام» از شورای شهر یزد

احمد توکلی
شناسهٔ خبر: 4126776 - 
نماینده مجلس در واکنش به لغو عضویت «سپنتا نیکنام» عضو زرتشتی شورای شهر یزد مطلبی را در فضای مجازی منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، احمد توکلی نماینده مجلس در واکنش به لغو عضویت «سپنتا نیکنام» عضو زرتشتی شورای شهر یزد مطلبی را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.   

«بسم الله الرحمن الرحیم

چند نکته با شورای محترم نگهبان پیرامون آقای سپنتا نیکنام

۱- روشن است که حاکمیت اصل چهارم قانون اساسی بر اطلاق و عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر این حق را به فقهای محترم شورای نگهبان می‌دهد که اگر امری خلاف شرع شناسند آن را اعلام بفرمایند.

۲- یک حقیقت در عالم سیاست این است که رفتار حاکمان باید از نظر عموم مردم قابل فهم و ارزیابی باشد. در واقع اگر مردم را هم رأی نکنیم، همراهی دوامی نخواهد داشت. حتی موسی پیامبر در پیروی خضر نبی با وجود اشتیاق شدید تعلم و قول مؤکد بر همراهی، نتوانست رفتارهای غیر قابل فهم خضر را تحمل کند و همان‌طور که خضر پیش‌بینی کرده بود که «تو طاعت همراهی با مرا نخواهی داشت. چگونه می‌توانی امری را که به آن آگاهی نداری تحمل کنی» (آیات ۶۷ و ۶۸ سوره کهف) و خداوند موسی را به دلیل اعتراضاتش ملامت نکرد. امام علی(ع) در نامه مالک مؤکدا فرموده اگر در امری مردم به تو ظن بد بردند، مسئله را برای آنان توضیح بده.

۳- ماجرای رد عضویت آقای سپنتا نیکنام، هم‌وطن زرتشتی یزدی، پس از یک دوره عضویت در شورای شهر یزد و انتخاب مجدد پرسش‌هایی را در سطح جامعه بر انگیخته که توضیح روشن برای آن ها جهت حفظ جایگاه شورای نگهبان و حفظ مصالح خارجی نظام، ضرورت روشنی دارد. بی‌توجهی به این ضرورت لطمه سنگینی به آبروی نظام می‌زند.

۴- نخستین و مهم‌ترین پرسش این است که اگر حضور یک اهل کتاب در شورای شهر یزد محل اشکال است، چرا در مجلس شورای اسلامی که با یک رأی، برخی طرح‌ها و لوایح رد یا تصویب می‌شوند و یا وزیری رأی اعتماد می‌آورد و یا نمی‌آورد، چندین نفر از هم‌وطنان اهل کتاب حاضرند؟ به یاد داریم که امام این قانون اساسی را به عنوان اسلامی پذیرفته‌اند.

۵- پرسش بعدی این است که اگر به مصالح کلی نظام که توجه به آن‌ها مکرراً در کلام امام(ره) و رهبری نظام به اعضای شورای نگهبان تذکر داده شده است با این اظهار نظر در تغایر باشد که هست؛ آیا وظیفه‌ای برای فقهای محترم پیش نمی‌آورد؟ من صلاحیت بحث ماهوی ندارم، ولی اگر استناد به نظر امام در صحیفه است، آیا حکم اجماعی است یا اختلافی؟ اگر اجماعی نباشد که چنین به نظر می‌رسد، نمی‌توانستید به افکار و نظر مرجع دیگری رجوع بفرمایید؟ در گذشته گاهی فقهای محترم شورای نگهبان اظهار نظر بر مبنای فتوای امام(ره) را رافع مشکل نمی‌یافتند و به توصیه خود امام، به فتوای مراجع دیگر رجوع می‌کردند. اگر اجماع باشد، از نظر موضوع‌شناسی که راقم این سطور ادعای قدرت شناخت در این عرصه را دارد، مجلس و شورای شهر که مجلس محلی است، ماهیتاً یکسان هستند و اگر امری در مجلس محلی جایز نباشد، در مجلس ملی نیز جایز نیست و اگر بنا بر مصالح برای مجلس ملی پذیرفته شده است، هر مصلحتی آنجا در آن زمان مطرح بود، در اینجا و امروز آن مصلحت شدیدتر وجود دارد.

۶- پرسش بعدی این است که آیا صلاح نبود که فقهای محترم موضوع را در مشورت با رهبری به جایی می‌رساندند و اگر باز بر سر نظرشان باقی می‌ماندند، تمهیداتی رسانه‌ای در نظر گرفته می‌شد تا پرسش‌ها پیش از آنکه از زبان دشمنان اسلام به گوش برسد، خود آقایان مطرح می‌کردند و پاسخ می‌دادند؟

۷- آخرین پرسش که ضرورت پاسخ‌گویی را بیشتر می‌کند این است که در وضعیتی که اقتصاد کشور در اثر رکود و بیکاری کمر خم کرده است و مردمِ گرفتار سختی معیشت، نگران آینده‌اند، این مباحث چیست که کانون توجه همه می‌شود؟ اثر منفی و دلزدگی حاصل از این مقایسه، از دین، وظیفه‌ای برای شما بزرگان نمی‌آورد؟

فاعتبروا یا اولو الابصار»

نگاهی حقوقی به سخنان روز گذشته آیت‌الله یزدی؛

نگاهی حقوقی به سخنان روز گذشته آیت‌الله یزدی؛
فقهای شورای نگهبان پس از گذشت ۲۱ سال از تصویب «قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور» (در این متن قانون شوراها) یک تبصره از آن را خلاف شرع یافته اند؛ تصمیمی که در فاصله یک ماهه تا انتخابات شوراها، اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است.
کد خبر:۷۴۱۵۶۸
تاریخ انتشار:۰۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۴25 October 2017
بار دیگر سخنان روز گذشته آیت‌الله محمد یزدی درباره وضعیت سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، موجی از واکنش‌ها را برانگیخت. آنچه آیت‌الله یزدی و اعضای شورای نگهبان می‌گویند، بازبینی قانونی است که 21 سال است در کشور اجرا می‌شده و بر اساس آن ما در دوره‌های گذشته هم در شهرهایی مانند یزد عضو اقلیت دینی در شورا داشتیم. با این حال آیت‌الله یزدی، روز گذشته گفت: همه فقهای شورای شهر بر غیر شرعی و غیرقانونی بودن فعالیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد اتفاق نظر دارند و مقابله با ان مقابله با اصل نظام است. 

به گزارش «تابناک»؛ اولین بار این موضوع در فروردین امسال و زمان نام‌نویسی انتخابات رخ داد و اظهار نظر آیت‌الله جنتی در خصوص غیرقانونی بودن نام‌نویسی اعضای اقلیت دینی در شورای شهر بحث برانگیز شد؛ یادداشتی که در ادامه می‌آید، در آن زمان و در پاسخ حقوقی به ایرادات شورای نگهبان نوشته شده بود. با توجه به اینکه با سخنان روز گذشته آیت‌الله یزدی بار دیگر این بحث باز شده و هنوز پرسش های فراوانی در این زمینه وجود دارد و افکار عمومی چندان قانع نشدند بار دیگر این یادداشت را که به نظر پاسخ حقوقی مستدلی به ایرادات شورای نگهبان است، منتشر می‌کنیم.

محمد منصوری بروجنی*ـ فقهای شورای نگهبان پس از گذشت ۲۱ سال از تصویب «قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور» (در این متن قانون شوراها) یک تبصره از آن را خلاف شرع یافته اند؛ تصمیمی که در فاصله یک ماهه تا انتخابات شوراها اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است. 

ماجرا از چه قرار است؟

بنا بر قانون اساسی، یکی از صلاحیت‌های شورای نگهبان بررسی شرعی بودن قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است. مصوبات تقنینی مجلس شورای اسلامی به نظر فقهای شورای نگهبان رسیده و ایشان باید نظر مثبت یا منفی خود را تا ده روز اعلام کنند. اگر این مصوبه مغایر شرع باشد به مجلس بازگردانده می‌شود، والا قانون خواهد شد. 

قانون شوراها، همانند سایر قوانین قبلا و در هنگام تصویب از تأیید شورای نگهبان گذشته است. این تأیید در سال 1375 انجام شده است و فقهای وقت شورای نگهبان ـ که سه تن از آن شش تن اینک نیز عضو فقهای شورای نگهبان اند ـ یعنی آیات محمد مومن، هاشمی شاهردوی، احمد جنتی، مرحوم ابوالقاسم خزعلی مرحوم غلامرضا رضوانی و محمد امامی کاشانی آن را مغایر شرع ندانسته بودند. اینک و پس از گذشت ۲۱ سال «اطلاعات واصله» فقهای شورای نگهبان را بر آن داشته که تبصره ۱ ماده ۲۶ قانون شوراها را در حوزه‌های انتخابیه‌ای که اکثریت آن شیعه‌نشین است مغایر شرع اعلام کند. بر اساس این تبصره «اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی به جای اسلام باید به اصول دین خود اعتقاد و التزام عملی داشته باشند». 

شورای نگهبان با این تصمیم خواسته مانع از کاندیداتوری اقلیت‌های دینی در شهرهای محل سکونت خود نظیر اصفهان، یزد، تهران و... شود. 

نحوه اعمال اصل چهارم قانون اساسی 

فقهای شورای نگهبان مشروعیت تصمیم خود را بر پایه اصل چهارم قانون اساسی بنا نهاده اند. بر اساس این اصل کلیه قوانین و مقررات کشور باید مطابق شرع باشند و تشخیص این امر به عهده فقهای شورای نگهبان است. اصل چهارم حاکم بر اطلاق و عموم کلیه اصول قانون اساسی دانسته شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از موارد اختلاف همین بوده که به اعتقاد شورای نگهبان، اصل چهارم قانون اساسی اجازه ابطال مصوبات خلاف شرع گذشته را داده است؛ اما منتقدان بر این باورند که صلاحیت فقهای شورای نگهبان در تشخیص شرعی یا غیر شرعی بودن قوانین، به معنای زیر پا گذاشتن تشریفات قانون اساسی نیست. قوه قانون‌گذاری اصولا در اختیار مجلس شورای اسلامی و در استثنائاتی در اختیار همه‌پرسی است. ابطال یا نسخ یک قانون تفاوت ماهوی با وضع قانون ندارد و تنها نهادی صالح در ابطال است که صالح در وضع قانون نیز باشد. بنابراین شورای نگهبان باید نظریه خود را به اطلاع مجلس شورای اسلامی رسانده تا مجلس بر اساس این نظریه تصمیم گیری کند. 

این اختلاف نظر راجع به قوانین پیش از انقلاب (عمدتا با محوریت قوانینی که اعتبار اسناد رسمی را بیش از شهادت دو شاهد و اسناد غیر رسمی متکی به شهادت می‌داند) تبدیل به مسأله‌ای قضایی شد. برخی از قضات نظریه شرعی شورای نگهبان را و برخی دیگر از قضات، تصمیم سابق مجلس را که هنوز مجلس شورای اسلامی آن را اصلاح نکرده بود، ملاک عمل می‌گرفتند. اصل این اختلاف نظر در گذار نظام حقوقی از سیستم سیاسی سابق به سیستم سیاسی کنونی  طبیعی به نظر می‌رسید؛ هرچند راه حلی که شورای نگهبان برای آن ارائه می‌کرد، خلاف منطق درونی قانون اساسی بود.

امّا آن‌چه در مسأله اخیر رخ داده -تا جایی که حافظه نگارنده یاری می‌کند- بی‌سابقه است. شورای نگهبان تصمیم سابق خود راجع به عدم مغایرت شرعی این قانون را زیر پای گذاشته و به استناد جمله مبهم امام در سال 1358 ـ که در مقام هشدار به رأی‌دهندگان (و نه مجریان انتخابات) برای پرهیز از رای دادن به مارکسیست‌های مسلمان‌نما در انتخابات شورای شهر بیان شده است ـ و بر پایه «اطلاعات واصله» از نظر سابق خود بازگشته است.

آیا حکومت اصل چهارم بر اطلاق و عموم سایر اصول قانون اساسی یعنی شورای نگهبان قادر است تا در هر زمان و به هر نحوی که مایل بود راجع به قوانین اظهار نظر کند؟ با این حساب اقدام مؤسسین نظام در وضع تشریفات تصمیم‌گیری شورای نگهبان در اصول نود و یکم تا نود و نهم فاقد حکمت و لغو بوده است. اگر مؤسسین نظام چنین بنایی داشتند، به جای این همه تطویل می‌نوشتند: «شورای نگهبان به هر طریقی که می‌خواهد و با هر ابزاری که می‌تواند از شرعی بودن نظام حفاظت کند». قانون اساسی کل واحد است و نویسندگان قانون اساسی اصل چهارم را خارج از ساز و کارهای پیش‌بینی‌شده در دیگر مواضع قانون طراحی نکرده اند.

مسأله ماده نوزدهم آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان

اصل نود و چهارم قانون اساسی به صراحت مهلتی ده روزه برای اظهار نظر شورای نگهبان وضع می‌کند که نهایتا یک بار قابل تمدید است. اما ماده ۱۹ آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان، اصل نود و چهارم قانون اساسی را تخصیص زده و ابراز داشته است: «اعلام‌ مغایرت‌ قوانین‌ و مقررات‌ یا موادی‌ از آنها با شرع‌ با توجه‌ به‌ اصل‌ چهارم‌ قانون‌ اساسی‌، در هر زمان‌ که‌ مقتضی‌ باشد توسط‌ اکثریت‌ فقهای‌ شورای‌ نگهبان‌ انجام‌ می‌یابد و تابع‌ مدت‌های‌ مذکور در اصل‌ نود و چهارم‌ قانون‌ اساسی‌ نمی‌باشد». آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان به چه مجوزی مفاد اصل نود و چهارم قانون اساسی را تخصیص زده و غیر رسمی در قانون اساسی بازنگری کرده است؟ 

ممکن است برخی به صلاحیت شورای نگهبان در تفسیر قانون اساسی استناد کرده و این را ناشی از تفسیر اصل نود و چهارم قانون اساسی بر پایه آثار حقوقی اصل چهارم بدانند. اولا تفسیر قانون اساسی نیاز به رأی موافق سه چهارم کل اعضای شورای نگهبان (اعم از فقیه و حقوق‌دان) دارد و باید صراحتا تحت عنوان تفسیر قانون اساسی انجام شود. شورای نگهبان هیچ گاه چنین تفسیری راجع به اصل نود و چهارم قانون اساسی ابراز نداشته است. در ثانی طبق نظریه تفسیری شورای نگهبان، تفسیر قانون با وضع قانون جدید تفاوت دارد. در جایی که ابهامی نیست، تفسیر ضرورت ندارد و در جایی که این تفسیر ضرورت می‌یابد، نباید از حدود خواست نویسندگان قانون فراتر رفت، در غیر این صورت این نه تفسیر، که وضع قانون جدید است. فارغ از درستی یا نادرستی نظریه شورای نگهبان، مسلما این شورا پیش از هر نهاد دیگری مقید به رعایت نظر خود خواهد بود. در اصل نود و چهارم هیچ گونه ابهامی درباره مهلت مجاز شورای نگهبان برای اظهار نظر وجود ندارد. قانون‌گذار اساسی اگر بنای گسترش صلاحیت شورای نگهبان در زمان را داشت، این را صریحاْ قید می‌کرد. اتفاقا نویسندگان قانون اساسی از هراس بسط صلاحیت زمانی شورای نگهبان (خواه در نگهبانی از شرع و خواه در نگهبانی از قانون اساسی) و فیصله نیافتن مسائل جاری کشور، صلاحیت شورای نگهبان را مقید به زمان کرده اند. ماده ۱۹ آیین‌نامه داخلی نوعی توسعه‌طلبی در اختیارات شورای نگهبان است که نقض فاحش آرای نویسندگان قانون اساسی در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی ۱۳۵۸و نقض آرای قاطبه ملت در همه‌پرسی آذرماه ۱۳۵۸ است.

البته اصل نگارش آیین‌نامه داخلی توسط شورای نگهبان نیز از اساس امری خلاف قانون اساسی است. وضع قانون تنها در صلاحیت قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی یا همه‌پرسی تقنینی) و وضع آیین‌نامه تنها در صلاحیت قوه مجریه است. آن دسته از نهادهای اساسی که برای تمشیت امور داخلی خود نیاز به آیین‌نامه‌ها و مقررات مربوطه داشته اند در قانون اساسی مورد تصریح قرار گرفته اند. قانون اساسی راجع به مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان به این مهم تصریح کرده که این نهادها حق وضع مقررات داخلی یا مقررات مربوط به وظایف خود را دارند، اما داهیانه چنین صلاحیتی را برای شورای نگهبان وضع نکرده است. اگر مقررات داخلی هر کدام از نهادهای دیگر خلاف شرع یا قانون اساسی باشد، راهی برای تدبیر آن از طریق شورای نگهبان وجود خواهد داشت، اما شورای نگهبان اگر خود در مقام توسعه صلاحیت‌هایش بر آید چاره چیست؟ آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان باید مانند عموم قوانین از تصویب مجلس شورای اسلامی بگذرد و به تأیید شورای نگهبان برسد تا ابزار نظارت و تعادل مانع از نقض قانون اساسی شود. 

لزوم بازگشت مصوبه به مجلس شورای اسلامی

تشریفات مندرج در اصل نود و چهارم قانون اساسی منحصر در مهلت قانونی اتخاذ تصمیم شورای نگهبان نیست. یکی از مهم‌ترین فرآیندهای تعریف‌شده این اصل راجع به تکلیف مصوبه‌ای است که از نظر شورای نگهبان خلاف شرع یا قانون اساسی دانسته می‌شود. اصل نود و چهارم صریحا می‌گوید: «شورای‏ نگهبان‏ موظف‏ است‏... چنانچه‏ آن‏ را مغایر ببیند برای‏ تجدید نظر به‏ مجلس‏ بازگرداند». با این فرض که شورای نگهبان صلاحیت همه اقدامات نقد برانگیز پیشین را داشته، به جای ابلاغ و انتشار تصمیم بدیع و جدید خود باید تبصره ۱ ماده ۲۶ را برای تجدید نظر به مجلس شورای اسلامی ارجاع می‌داده است. در تصمیم مجدد مجلس شورای اسلامی نیز چنان‌چه مغایرت با شرع یا قانون اساسی هم‌چنان پابرجا می‌بود و مجلس بر نظر خود اصرار داشت، طبق اصل یکصد و دوازدهم قانون اساسی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای داوری و برگزیدن نظر یکی از این دو نهاد تشکیل می‌شد. اما این اقدام شتابزده در انتشار تصمیم شورای نگهبان و نقض قانون اساسی چه معنایی دارد؟

مسأله ماده بیست و یکم آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان

در فرض عدم نیاز به ارجاع نظر شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی و با فرض معتبر بودن آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان، نحوه ابلاغ تصمیم اخیر فقهای شورای نگهبان نقض ماده ۲۱ همین آیین‌نامه است. در ماده ۲۱ آیین‌نامه آمده است: «در موارد مغایرت‌ قوانین‌ با شرع‌ موضوع‌ ماده‌ ۱۹ نظر اکثریت‌ فقهای‌ شورای‌ نگهبان‌ به‌ رئیس‌ جمهوری‌ اعلام‌ می‌شود تا از طرف‌ وی‌ اقدام‌ لازم‌ به‌ عمل‌ آید». اصولا نهایی‌سازی قانون بر عهده رئیس جمهوری است که با ارسال مصوبه از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی به رئیس جمهوری انجام می‌پذیرد. از آن‌جا که قانون اساسی بنایی برای دادن اختیار ابطال قوانین به شورای نگهبان نداشته است، لذا نحوه ابلاغ ابطال را نیز پیش‌بینی نکرده است. 

ماده ۲۱ آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان به هر دلیلی با حذف رئیس مجلس شورای اسلامی از این فرآیند، روشی ایجاد کرده که مستقیم این مصوبات را به دست رئیس جمهوری برساند. درباره انطباق این ماده با قانون اساسی نیز تردیدها فراوان است.

اما روش پیش گرفته شده در مسأله حاضر حتی با آیین‌نامه مناقشه‌انگیز شورای نگهبان نیز هم‌خوانی ندارد. دبیر محترم و معزز شورای نگهبان باید تصمیم فقهای آن شورا را به اطلاع رئیس جمهوری می‌رساند تا با دستور و امضای رئیس جمهوری مراتب ابلاغ شده و در روزنامه رسمی منتشر شود. مدیر روزنامه رسمی تنها مسئول انتشار قوانین است نه ابلاغ آن. همکاری احتمالی مدیر روزنامه رسمی با دبیر شورای نگهبان یا هر مقام دیگری غیر از رئیس جمهوری نمی‌تواند مجوزی برای دور زدن ترتیبات ابلاغ و انتشار قوانین در نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. نظام مقدس ما ترکیبی از همین تشریفات و فرآیندهاست و نادیده گرفتن این فرآیندها نتیجه‌ای جز تضعیف تدریجی ساختارهای جمهوری اسلامی ایران ندارد.

قاعده حفظ نظام

فقهای شورای نگهبان کوشیده اند تصمیم خود را بر پایه یکی از سخنرانی‌های امام خمینی موجه کنند. این همه دقت در جزئیات بیانات بنیان‌گذار فقید انقلاب اسلامی جای بسی تقدیر و شکرگزاری دارد، اما آیا امام خمینی این نظر را خارج از چارچوب فقهی خویش بیان کرده اند؟ یکی از مهم‌ترین ستون‌های دستگاه نظری امام، قاعده حرمت اختلال در نظام است. بی‌تردید این نظر امام خمینی بسیار کلیدی‌تر از سخنرانی ۱۲ مهر 1358 است. این مهم نه فقط توسط امام که توسط بسیاری از فقهای پیشین و پس از ایشان نیز مورد بیان قرار گرفته است. ایجاد اختلال در نظم موجود، حرام است. بر پایه این قاعده است که فقها نقض قانون در کشورهای غیر مسلمان را اگر مستلزم ارتکاب یا ترک عملی بر خلاف شرع نباشد، جایز نمی‌دانند. رهبر معظم انقلاب در استفتایی راجع به کار کردن در کشور نروژ و بر خلاف مقررات این کشور پاسخ داده اند: «به هر حال اگر در این زمینه قوانین و مقرراتی که برای نظم جامعه است وضع شده باشد باید بر طبق آن عمل شود و تخلف از آن جایز نیست».(2)

پرسش این‌جاست که تغییر قانون شوراها، بدون رعایت تشریفات قانونی و در حین انجام فرآیندهای انتخاباتی چیزی جز اختلال در نظام و بر هم زدن قواعد بازی در حین بازی است؟ 

حقیر نگارنده به عنوان یک دانشجوی حقوق که به اهمیت نهادهای برآمده از قانون اساسی از جمله شورای نگهبان، باوری عمیق دارد از فقهای محترم شورای نگهبان استدعا دارد تا ضمن بازنگری در تصمیم خود، روش بیان و قانونی‌سازی آن را منطبق بر ترتیبات قانون اساسی و شرع انور بسازند و در این مهم تأمل کنند که مهم‌ترین ضامن اسلامیت نظام، مردم مسلمان ایران اند. اگر دادن یک کرسی از کرسی‌های متعدد شورای شهر به اقلیت‌های دینی آن هم بر پایه رای اکثریت مسلمان نقض شریعت به حساب بیاید، پس اعطای کرسی نمایندگی به ایشان در مجلس شورای اسلامی به طریق اولی خلاف شرع است. فقیه بزرگ و مرجع تقلید عامه شیعیان جهان، مرحوم میرزای نایینی در کتاب گرانسنگ «تنبیه الامه و تنزیه المله» همین معنا را بیان می‌کند که وجود نمایندگان غیر مسلمان در مجلس شورای ملی منافاتی با شریعت مطهر ندارد. همان گونه که میرزای نایینی قائل به امکان بلکه لزوم حضور غیر مسلمانان در مجلس شورای ملی کشور مسلمان و شیعه ایران بود و تضمین مشروعیت قوانین را به عهده هیئت مجتهدین ناظر می‌دانست، امروز نیز شرکت یک فرد غیر مسلمان در انتخابات شورای شهر منافاتی با مشروعیت تصمیمات این شورا ندارد.  ضامن اسلامی بودن شوراها اصل یکصد و پنجم قانون اساسی است. باید برای اجرای این اصل تدبیری کرد، نه این که شهروندان اقلیت‌های دینی را از حق مشارکت سیاسی محروم کرد. 

 چکیده
۱- اصل چهارم قانون اساسی مجوزی برای نقض سایر اصول قانون اساسی نیست. قانون اساسی کل واحد است و روش اجرای اصل چهارم در اصل نود و چهارم بیان شده است.

۲- شورای نگهبان اجازه وضع آیین‌نامه داخلی ندارد و در صورت وضع نیز نباید این آیین‌نامه مخالف قانون اساسی باشد. ماده ۱۹ آیین‌نامه داخلی شورای نگهبان مخصص اصل نود و چهارم قانون اساسی و بر خلاف مفاد آن است.

۳- طبق اصل نود و چهارم قانون اساسی چنان چه شورای نگهبان مصوبه‌ یا قانونی را بر خلاف شرع تشخیص دهد باید آن را به مجلس شورای اسلامی ارسال کند. 

۴- ابلاغ قوانین در صلاحیت رئیس جمهوری است و تصمیم شورای نگهبان برای ابطال قانون خلاف شرع بدون امضای رئیس جمهوری یا رئیس مجلس قابل انتشار در روزنامه رسمی نیست. در ابلاغ تصمیم اتخاذشده شورای نگهبان علاوه بر قانون اساسی، ماده ۲۱ آیین‌نامه خود را نیز نقض کرده است.

۵- حرمت اختلال نظام از قواعد کلیدی در تفکر امام خمینی است و با استناد به یک سخنرانی امام خمینی نمی‌توان قواعد انتخابات شورای شهر را در حین اجرای انتخابات تغییر داد و موجب اختلال در نظام شد.

۶- فقدان مقررات قانونی برای تضمین اجرای اصل یکصد و پنجم قانون اساسی، مجوزی برای ممانعت از حق کاندیداتوری همه شهروندان در انتخابات نیست.


*دانشجوی دکترای حقوق عمومی ـ سایت صراط مبین
پاورقی
 
1- http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa38076
2- میرزای نایینی در کتاب خویش می‌گوید: «....نسبت‌ ‌به‌ فرق‌ ‌غیر‌ اسلامیه‌ هم‌ هرچند نظر ‌به‌ اشتراکشان‌ ‌در‌ مالیه‌ و غیرها و هم‌ ‌به‌ واسطه توقّف‌ تمامیت‌ و رسمیت‌ شورویت‌ عمومیّه‌ بر دخولشان‌ ‌در‌ امر انتخاب‌ ‌لا‌ محاله‌ باید داخل‌ شوند، و البته‌ اگر ‌از‌ صنف‌ خود کسی‌ ‌را‌ انتخاب‌ کنند حفظ ناموس‌ دین‌ ‌از‌ او مترقّب‌ نباشد، ‌لکن‌ خیر خواهی‌ نسبت‌ ‌به‌ وطن‌ و نوع‌ ‌از‌ آنان‌ هم‌ مترقّب‌ و اتّصافشان‌ ‌به‌ اوصاف‌ مذکوره‌ ‌در‌ صلاحیت‌ برای‌ عضویّت‌ کافی‌ ‌است‌.
و بالجمله‌ عقد مجلس‌ شورای‌ ملّی‌ برای‌ نظارت‌ متصدّیان‌ و اقامه وظائف‌ راجعه ‌به‌ نظم‌ و حفظ مملکت‌ و سیاست‌ امور امّت‌ و احقاق‌ حقوق‌ ملّت‌ ‌است‌، نه‌ ‌از‌ برای‌ حکومت‌ شرعیّه‌ و فتوی‌ و نماز جماعت‌، و شرایط معتبره‌ ‌در‌ این‌ باب‌ اجنبی‌ و ‌غیر‌ مرتبط ‌به‌ این‌ امر ‌است‌، چنانچه‌ صفات‌ لازمه‌ ‌در‌ این‌ باب‌ هم‌ ‌که‌ امّهات‌ آنها ذکر شد، اجنبی‌ و بی‌ ربط ‌به‌ ‌آن‌ ابواب‌ ‌است  و ‌از‌ برای‌ مراقبت‌ ‌در‌ ‌عدم‌ صدور آراء مخالفه با احکام‌ شریعت‌، همان‌ عضویّت‌ هیأت‌ مجتهدین‌ و انحصار وظیفه رسمیّه ایشان‌ ‌در‌ همین‌ شغل‌، اگر غرض‌ و مرضی‌ ‌در‌ کار نباشد، کفایت‌ می‌کند».