شبکه آواتاری

دانستنی ها

شبکه آواتاری

دانستنی ها

افراد مشهوری که نامشان در اسناد پارادایز آمده؛ چه کسانی پول‌های‌شان را مخفی می‌کنند؟

اسرار پناهگاه‌های مالیاتی ابرثروتمندان فاش شد
به تازگی حجم عظیمی از اسناد مالی منتشر شده که نشان می‌دهد چگونه صاحبان قدرت و ثروت‌های عظیم از جمله سرپرستی املاک شخصی ملکه بریتانیا مخفیانه سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در پناهگاه‌های مالیاتی فراساحلی کرده‌اند. این اسناد نشان می‌دهد که حدود ۱۰ میلیون پوند از اموال شخصی ملکه بریتانیا در صندوق‌های فراساحلی سرمایه‌گذاری شده بود.
آفتاب‌‌نیوز :
این اسناد نشان می‌دهند وزیر بازرگانی دونالد ترامپ نیز در شرکتی سهم داشته که با روسیه تجارت می‌کرده و مشمول تحریم‌های آمریکا بوده است.

به گزارش آفتاب‌نیوز، اسناد لو رفته که به آن لقب "اسناد پارادایز" یا بهشت داده شده حاوی ۱۳.۴ میلیون سند است که عمدتا از یک شرکت فراساحل به بیرون درز کرده است.

افراد مشهوری که نامشان در اسناد پارادایز آمده؛ چه کسانی پول‌های‌شان را مخفی می‌کنند؟

برنامه پانورامای بی‌بی‌سی بخشی از نزدیک به صد گروه خبری است که این اسناد را بررسی کرده‌اند.

مثل اسناد پاناما که سال پیش منتشر شد، این اسناد به دست روزنامه آلمانی زودویچه تسایتونگ رسید که از کنسرسیوم بین‌المللی روزنامه‌گاران کاوشگر خواست بر این تحقیقات نظارت کنند.

افشاگری امروز بخش کوچکی از یک هفته افشاگری است که امور مالی و مالیاتی صدها فرد و شرکت را که در این اسناد آمده برملا می‌کند که بعضی از آنها ارتباطات نزدیکی با بریتانیا دارند.

بسیاری از مطالبی که منتشر خواهد شد بر این متمرکز است که چگونه سیاستمداران، شرکتهای چند ملیتی، چهره‌های سرشناس و کسانی که سرمایه‌های عظیم دارند با استفاده از ساختار پیچیده‌ای از تراست‌ها، بنیادها و شرکت‌های صوری پول خود را از مسئولان مالیاتی مخفی می‌کنند یا معاملات خود را در هاله‌ای از مخفی‌کاری پنهان می‌کنند.

گرچه قسمت اعظم این تبادلات مالی از نظر قانونی هیچ تخلفی محسوب نمی‌شوند.افراد مشهوری که نامشان در اسناد پارادایز آمده؛ چه کسانی پول‌های‌شان را مخفی می‌کنند؟

از موارد مهمی که تا به حال فاش شده به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

یکی از دستیاران جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا با فراساحل در ارتباط بوده و ممکن است مردم این کشور را از میلیون‌ها دلار مالیات محروم کرده باشد. این می‌تواند اسباب شرمساری جاستین ترودو شود که برای برچیدن پناهگاه‌های مالیاتی کوشش کرده است.

لرد اشکرافت، معاون سابق حزب محافظه‌کار بریتانیا و یکی از حامیان مالی مهم این حزب، ممکن است قوانین را در مورد اداره سرمایه‌گذاری‌های فراساحل نادیده گرفته باشد. مدارک دیگر نشان می‌دهند که او زمانی که عضو مجلس اعیان بود، معافیت مالیاتی کسانی را که منبع درامدشان خارج از کشور است، حفظ کرده بود علیرغم اینکه گزارش کرده محل اقامت دائم او از نظر مالیاتی بریتانیا است.

هم‌چنین نام "بونو" خواننده مشهور ایرلندی گروه U2 که به داشتن باورهای سیاسی و اجتماعی انسان دوستانه‌ مشهور است، هم در این اسناد مطرح شده که از شرکتی در مالت برای سرمایه‌گذاری در یک مرکز خرید در لیتوانی استفاده کرده است.

و سوالاتی که درباره خرید بخش عمده سهام باشگاه اورتون مطرح شده‌اند که سهامدار عمده آن فرهاد مشیری، ثروتمند بریتانیایی-ایرانی است.

برخی از گروه‌های خبری که در این کار تحقیقاتی شرکت داشتند ممکن است بر حسب کشوری که برای آن گزارش می‌کنند موضوعات دیگری را منتشر کنند.

چرا اسم ملکه بریتانیا مطرح شده است؟

اسناد پارادایز نشان می‌دهند که ۱۳ میلیون دلار از دارایی شخصی ملکه بریتانیا در فراساحل سرمایه‌گذاری شده‌ است.

این پول را سرپرستی املاک لنکستر ملکه بریتانیا، در حساب‌هایی در جزایر "کیمن" و "برمودا" سرمایه‌گذاری کرده است. سرپرستی املاک لنکستر پانصد میلیون پوند املاک شخصی، سرمایه‌گذاری و درآمد ملکه بریتانیا را اداره می‌کند.

حالا بر اساس اسناد افشا شده ۱۳ میلیون دلار از این دارایی از شرکتی سردرآورده که پشت شرکتهای برایتهاوس و ترشرز است، برایتهاوس به وام دادن غیرمسئولانه متهم است و ترشرز با ۱۷.۵ میلیون پوند بدهی مالیاتی ورشکست شد.

با تفصیل بیشتر این سرمایه‌گذاری شامل سرمایه‌گذاری اندکی در خرید شرکت خرده فروشی برایت‌هاوس به صورت اجاره به شرط تملیک بوده -شرکتی که به سوء استفاده از فقرا متهم شده - و همچنین سرمایه‌گذاری در مشروب‌فروشی زنجیره‌ای ترشرز که بعد ورشکست شد، ۱۷.۵ میلیون دلار بدهی مالیاتی به جا گذاشت و شش هزار نفر کارکنانش بیکار شدند.

با این حال گرچه این سرمایه‌گذاری‌ها اصلا غیرقانونی نیست و به این معنا نیست که ملکه بریتانیا مالیات نمی‌دهد اما این سوال را مطرح می‌کند که آیا او باید در تجارت‌های فراساحل سرمایه‌گذاری کند؟

سرپرستی املاک لنکستر ملکه بریتانیا می‌گوید در تصمیم‌گیری در حساب‌های فراساحل نقش نداشته است.

سرپرستی املاک لنکستر پیشتر گفته بود که "به طور مرتب هر اقدام یا انصراف را زیر نظر دارد تا تاثیر منفی بر اعتبار" ملکه بریتانیا نداشته باشد. گفته می‌شود ملکه بریتانیا "علاقه خاصی" به این املاک دارد.

شرمساری برای ویلبر راس و دونالد ترامپ

ویلبر راس که در دهه ۱۹۹۰ دونالد ترامپ را از ورشکستگی نجات داد مزد این کارش را با سمت وزارت بازرگانی گرفت.

افراد مشهوری که نامشان در اسناد پارادایز آمده؛ چه کسانی پول‌های‌شان را مخفی می‌کنند؟این اسناد نشان می‌دهند که راس در یک شرکت کشتیرانی منافعی داشته است. این شرکت میلیون‌ها دلار در سال از حمل و نقل نفت و گاز برای یک شرکت روسی درآمد داشته و سهامداران این شرکت روسی، ولادیمیر پوتین، دامادش و دو روس دیگر هستند که مشمول تحریم‌های آمریکا شده‌اند.

این موضوع دوباره بحث ارتباط تیم ترامپ با روسیه را مطرح خواهد کرد. ریاست جمهوری ترامپ تحت تاثیر این اتهام است که تیم او با روسها ارتباطاتی داشته‌ تا بتوانند بر نتیجه انتخابات سال پیش ریاست جمهوری آمریکا تاثیر بگذارند. ترامپ این اتهامات را به عنوان "خبر جعلی" تکذیب کرده است.

منبع این اطلاعات کجاست؟

بیشتر اطلاعاتی که منتشر شده و خواهد شد از اطلاعات داخلی شرکتی حقوقی در جزایر برمودا است به اسم اپل‌بی که در صدر ارائه‌کنندگان خدمات فراساحل است، شرکتی که به مشتریانش کمک می‌کند در حوزه‌های قضایی فراساحل که مالیات ندارند یا مالیات اندکی دارند فعالیت کنند.

این اطلاعات را روزنامه زودویچه تسایتونگ آلمان به دست آورده و منبعش را فاش نکرده است. این روزنامه و رسانه‌های خبری که با آن همکاری کرده‌اند می‌گویند انتشار این اسناد در جهت منافع عمومی است چرا که بارها انتشار اسناد دنیای فراساحل به افشای تخلف منتهی شده است.

شرکت اپل‌بی در واکنش به لو رفتن این اطلاعات گفته است از اینکه "هیچ شواهدی از تخلف وجود ندارد -چه از طرف خودش چه از طرف مشتریانش- راضی است" و "این شرکت کار غیرقانونی را بر نمی‌تابد."

مراکز مالی فراساحل چیست؟

مراکز مالی فراساحل در اصل به این معنی است که افراد یا شرکتها می‌توانند خارج از حوزه قضایی کشور خودشان، پول، اموال یا منفعت را به این حوزه‌های قضایی منتقل کنند و از مزیت مالیات کم بهره‌مند شوند.

مردم این حوزه‌های قضایی را به عنوان پناهگاه یا گریزگاه مالیاتی می‌شناسند، اسم دولتی‌تر آن مراکز مالی فراساحل است. آنها اکثرا جزایر کوچک، باثبات، قابل اعتماد و محرمانه‌ای هستند و از نظر اینکه چقدر با دقت تخلف‌ها را بررسی می‌کنند با هم فرق دارند.

بریتانیا یکی از بازیگران بزرگ در این زمینه است، نه فقط به دلیل سرزمین‌های ماورای دریا و زیر مجموعه‌های خود بلکه به این دلیل که بسیاری از وکلا، حسابداران و بانکداران سیتی- مرکز مالی لندن- در واقع برای فراساحل کار می‌کنند.

تجارت فراساحل برای ابرثروتمندان است. بروک هرینگتون، نویسنده کتاب سرمایه بدون مرز، می‌گوید تجارت فراساحل برای یک درصد افراد ثروتمند دنیا نیست برای یک هزارم درصد ثروتمندان دنیا است. دارایی زیر پانصد هزار دلار نمی‌تواند هزینه برخورداری از خدمات فراساحل را تامین کند.

این چه تاثیری بر زندگی ما دارد و چرا باید برای ما مهم باشد؟

بحث از پول خیلی زیادی است. شرکت مشاوره بوستون می‌گوید در فراساحل ده تریلیون دلار پول نهفته است. این به اندازه مجموع تولید ناخالص داخلی بریتانیا، ژاپن و فرانسه است. البته این ممکن است تخمین محافظه‌کارانه‌ای باشد.

منتقدان فراساحل می‌گویند هدف اصلی فراساحل پنهان‌کاری است که راه را برای تخلف باز می‌کند و البته نابرابری مالی. آنها می‌گویند اقدام دولت‌ها برای مهار آن اغلب کند و بی‌اثر بوده است.

بروک هرینگتون می‌گوید وقتی ثروتمندان از پرداخت مالیات خودداری می‌کنند، فقرا هزینه‌اش را می‌پردازند: "دولتها برای این که کارشان را انجام دهند به یک حداقل نیاز دارند و آنچه را که ثروتمندان و شرکتهای بزرگ به دولت نمی‌دهند با گرفتن از ما جبران می‌کند."

مگ هیلیر، رییس کمیته اموال عمومی پارلمان بریتانیا به بی‌بی‌سی گفت: "ما نیاز داریم ببینیم در فراساحل چه اتفاقی می‌افتد، اگر فراساحل محرمانه نبود بعضی از چیزها نمی‌توانست اتفاق بیفتد، ما به شفافیت نیاز داریم و به تابش نور آفتاب بر فراساحل."

چه دفاعی از فراساحل می‌شود؟

مراکز مالی فراساحل می‌گویند اگر این مراکز وجود نداشت دولتها در وضع مالیات هیچ محدودیتی نداشتند. آنها می‌گویند که سر گنج ننشسته‌اند بلکه کمک می‌کنند پول در کل دنیا در گردش باشد. باب ریچاردز -که در زمان گفت‌وگو هنوز وزیر اقتصاد برمودا بود- گفت این وظیفه او نیست مالیات کشورهای دیگر را جمع کند و خود کشورها باید این مسئله‌شان را حل کنند.

هم او هم هاوارد کوئیل، سروزیر جزیره "من"، که بخشی بزرگی از اطلاعات لو رفته به آن مربوط می‌شود، تکذیب کردند که حوزه قضایی آنها پناهگاه مالیاتی هستند چرا که حوزه قضایی آنها مقررات خوبی دارد و کاملا در مقررات بین‌المللی مالی ادغام شده است.
شرکت اپل‌بی در گذشته گفته بود مراکز مالی فراساحل "مانع می‎شوند افراد قربانی جرم، فساد مالی و محکومیت شوند چرا که آنها را از دولت‌های رشوه‌خوار محافظت می‌کنند."

افراد مشهوری که نامشان در اسناد پارادایز آمده؛ چه کسانی پول‌های‌شان را مخفی می‌کنند؟


منبع: ایسنا

/آمریکا باید برای تکرار وضعیتی مشابه سرنوشت شاه ایران در عربستان آماده بود

با اشاره به تنش فزاینده بین ایران و عربستان سعودی
نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل گفت واشنگتن باید خود را برای احتمال بروز «سناریوی شاه ایران» در عربستان آماده کند.
آفتاب‌‌نیوز :
«جان بولتون» نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد که مواضع ضد ایرانی او معروف است، روز سه شنبه در گفت‌و‌گو با شبکه خبری «فاکس نیوز» گفت که با توجه به تنش فزاینده بین ایران و عربستان سعودی، بهتر است که آمریکا طرح‌های احتیاطی را برای آینده منطقه در صورت بروز «سناریوی شاه ایران» در عربستان، آماده کند.

به گزارش آفتاب‌نیوز، بولتون در این گفت‌و‌گو اظهار داشت: «شک ندارم که ایرانی‌ها در حال پیشروی هستند و سعودی و دیگران در خلیج (فارس) بسیار نگرانند و باید هم نگران باشند.»

بولتون: ایرانی‌ها در حال پیشروی هستند/آمریکا باید برای تکرار وضعیتی مشابه سرنوشت شاه ایران در عربستان آماده بودبولتون که از  اوت سال 2005 تا دسامبر 2006 نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد بود، در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به بازداشت‌های اخیر و تمرکز قدرت در دستان یک شاهزاده 32 ساله، عربستان امن است، با بیان اینکه «محمد بن سلمان» در ماه‌های گذشته در حال افزایش قدرت خود بوده و گفته می‌شود که ممکن است هر لحظه به پادشاهی برسد، گفت: «ایالات متحده باید یک طرح احتیاطی برای سناریوی "شاه ایران" داشته باشد. فکر نمی‌کنم که این پایان کار در عربستان سعودی است.»

وی افزود: «همچنین فکر نمی‌کنم که ستیز بین کشورهای خلیج (فارس) و قطری که اینک در انزوا بسر می‌برد، نیز پایان یافته باشد. فکر نمی‌کنم این ماجراها تمام شده باشد.»

او با بیان این پیش‌بینی که احتمالا تنش در خاورمیانه همچنان رو به افزایش باشد، گفت این مسئله می‌تواند بر قیمت نفت در جهان اثرگذار باشد.

'عربستان سلمان' بزودی در وضعیتی غیرقابل کنترل فرو خواهد رفت

نیویورک تایمز بررسی کرد: سرنوشت ولیعهد جوان و عجول چه خواهد شد؟
حکومتی نو که 'محمد بن سلمان'می خواهد بسازد؛ 'عربستان سلمان' است نه 'عربستان سعودی' و در آینده نزدیک نه تنها خودش را، که کل منطقه را در شرایطی غیرقابل کنترل فرو خواهد برد.
آفتاب‌‌نیوز :
 ' توماس فریدمن' کارشناس مسائل خاورمیانه و دیدگاه نویس روزنامه نیویورک تایمز در این نوشتار آورده است: این روزها کشور عربستان شاهد تحولی انقلاب گونه است.

به گزارش آفتاب نیوز، برای آنکه درکی عمیقتر از این رویداد فوق العاده مهم داشته باشیم؛ ابتدا باید چشمانمان را به روی یک حقیقت سیاسی در مورد این پادشاهی باز کنیم.

عربستان چهار دهه است که در جریان یک تغییر فاحش سیاسی قرار گرفته است اما نیروی سیاسی مسلطی که موتور محرک این تغییرات بوده؛ نه اسلام گرایی بوده نه بنیادگرایی؛ نه لیبرالیسیم نه کاپیتالیسیم و نه حتی 'داعشیسم'.

این نیرو، 'آلزایمر' است.
نویسنده ادامه می دهد: خوب حالا قضیه را بطور مبسوط بازمی کنیم. موضوع این است که پادشاه کنونی عربستان 81ساله است. او جانشین پادشاهی شد که در 90 سالگی از دنیا رفت که او هم خودش جانشین پادشاهی شده بود که در 84 سالگی درگذشته بود. هیچ کدام از این پادشاهان بانی اصلاحات در کشور نبوده اند. 

در جهانی که شتاب تغییر و تحولات در آن در تمامی ابعاد و حوزه ها از تکنولوژی گرفته تا آموزش و جهانی سازی به سرعت برق است؛ حالا در چنین دنیایی این پادشاهان سعودی که پشت سر هم می آیند و می روند؛ تفکرشان این بوده است که همین اصلاحات انجام گرفته در کشور که سرعتش حتی به زحمت به 10 مایل در ساعت می رسد؛ برای کشور کافی است. تازه همین شتاب کند هم پولش را نفت تامین کرده است اما این سیاست دیگر کار نمی کند.

حدود 70 درصد جمعیت عربستان را جوانان زیر 30 سال تشکیل می دهند و 25 درصد آنها بیکارند. 200 هزار جوان سعودی هم در خارج از کشور مشغول تحصیل اند که حدود 35 درصد آنها اعم از مرد و زن همه ساله به خانه باز می گردند البته با دستانی پر و کاملا مجرب و آموزش دیده و دارای مدارج عالی دانشگاهی که به دنبال یک کار مناسب می گردند. اینها غیر از مسجد و فروشگاه به دنبال سرگرمی دیگری نیستند.

این نظام البته نومیدانه نیازمند آن است که مشاغلی خارج از حوزه نفت ایجاد کند یعنی اینکه منبع درآمد کشور را از اتکاء به نفت خارج سازد. حکومت سعودی دیگر نمی تواند هرچه پس انداز دارد بخورد و مابقی را هم بدهد و ثبات برای کشورش بخرد.

همه اینها را تک تک برشمردیم تا به تحولات شجاعانه اما غیرمدبرانه ای که در این ایام در عربستان در حال وقوع است برسیم. این رویداد بزرگ؛ بازی قدرت ولیعهد جوان 32 ساله عربستان 'محمد بن سلمان' پسر 'ملک سلمان' پادشاه عربستان است. 

فرید من می افزاید: محمد که من (نگارنده مطلب) تاکنون دو بار با او مصاحبه داشته ام؛ یک جوان جویای نام و بسیار عجول است. 

من اشتیاق وصف ناپذیر او برای ایجاد اصلاحات در کشور را کاملا به جا و منطقی می دانم و آگاهم که او از حمایت چشمگیر جوانان کشورش برخوردار است و اراده او برای ایجاد تغییرات رادیکال (بنیادین) در عربستان را هم قانع کننده می دانم.

یک نگرش در مورد او مشخص است: محمد بیش از آنکه یک 'وهابی ' باشد یک ' مک اینزی' McKinseyاست. او بیش از آنکه یک قاری قرآن با صدای بلند باشد؛ کورنر شمار اعداد است. (مک اینزی؛ یک شرکت مشاوره مدیریت جهانی است).

محمد اگر نباشد؛ نظام پادشاهی سعودی مجبور خواهد بود او را بیافریند. بالاخره کسی باید باشد تا این خانه را بتکاند. اما یک چیز هنوز روشن نیست؛ اینکه غرائز آنی این شاهزاده برای ایجاد اصلاحات در چه نقطه ای ختم می شود و این غریزه مستبدانه او برای قبضه کردن قدرت از کجا شروع شد؟

رئیس جمهور 'ترامپ ' از این موج دستگیریهای شاهزادگان و سرمایه داران و میلیاردرهای صاحب تجارت و صاحبان رسانه های عربستان که به اتهام فساد بازداشت شده اند استقبال کرده و در توئیتش نوشته است : ' تمامی این اشخاص سالها بود که کشور را می دوشیدند'.

من واقعا به صحبتهای ترامپ خنده ام گرفت. ماجرای بازداشت شاهزادگان سعودی به جرم فساد؛ مانند این است که ما روزی بشنویم دونالد ترامپ هفت تن از وزرای کابینه را به جرم 'دروغگویی' اخراج کرده است.

البته مشخص است که این دو هیچ ربطی به هم ندارند.
ترامپ وقتی این توئیت را می نوشته کاملا این داستان را فراموش کرده است که 'محمد' وقتی سال گذشته در تعطیلات در جنوب فرانسه بسر می برد، یک فروند قایق فوق االعاده شیک و رویایی به قیمت550 میلیون دلار از یک روسی خریداری کرد. آیا محمد پول این قایق را از قلک خودش پرداخت کرده بود؟ویا پس اندازش بود که از دکه لیموناد فروشی اش در ریاض بدست آورده بود؟ و یا آن را از دولت سعودی گرفته بود؟

وقتی فردی در آن واحد دست به اصلاحاتی بنیادین در کشور می زند و با این کارش دشمنان زیادی برای خودش می خرد، باید در وهله اول دستان خودش از هر آلودگی ای کاملا پاک و مبرا باشد.
فرد باید آنقدر پاک و سالم باشد وقتی حرفی را می زند مردم آن را باور کنند و نگویند که حتما ریگی به کفش داری که داری این صحبت را می کنی. 

تغییر ایجاد کردن مطلقا کار ساده ای نیست، یقینا دردآور است.

محمد برای آنکه سرعت تصمیم گیری در کشور را بالا ببرد، دارد قالب یک نظام حکومتی را به کلی زیر و رو می کند.

او دارد ترکیب خاندان آل سعود را از نو شکل می دهد و آن را از قالب یک ائتلاف خاندانی که تمام اعضاء آن در قدرت سهیم هستند و قدرت بطور سنتی میان هفت خانواده اصلی بطور منظم جابجا می شود و تصمیم گیریها هم در این خاندان به صورت اجماع است، خارج می سازد و آن را به حکومتی که فقط یک خانواده در راس آن قرار دارد، مبدل می سازد.

به همین دلیل این دیگر'عربستان سعودی' نیست. این، 'عربستان سلمان' است.
درآخرین حلقه از زنجیره بگیر وببندها؛ محمد بن سلمان اساسا ' گارد جوان پیر' را که ' گارد ملی عربستان ' است و فرزندان سایر خانواده های کلیدی خاندان سلطنتی هستند و رقبای اصلی محمد برای سلطنت و جانشینی پدرش هستند را هم دستگیر و آنها را هم از میدان به در کرد.
او ضمنا تمام صاحبان سه شبکه تلویزیون خصوصی نیمه مستقل عربستان شامل MBC , ART و Rotana را هم بازداشت کرد.

محمد با این اعمال مشروعیت رژیم سعودی را هم تغییر می دهد. او دارد به دوران 'پسا 1979' نظام سیاسی عربستان خاتمه می دهد.

در سال 1979، حادثه تصرف شهر مقدس 'مکه ' بدست یک واعظ فوق بنیادگرای سعودی اتفاق افتاد که مدعی بود خاندان 'آل سعود' مسلمان واقعی نیستند.

به دنبال این حادثه خاندان حاکم سعودی هم برای آنکه مشروعیت خود را تثبیت کند؛ یک سیاست دینی بشدت سختی را بر کشور حاکم کرد و از همان هنگام اقدام به صدور قرائت اسلام ناب خود یعنی 'وهابیت' به بیرون از مرزهایش کرد. سعودی شروع کرد در اقصی نقاط جهان از لندن گرفته تا اندونزی مسجد و مدرسه علوم دینی ساخت.

این رویکرد عربستان برای جهان عرب و جهان اسلام یک فاجعه بود. 
صدور تفکر وهابیت به سرتاسر جهان؛ مقدمه ظهور جنبش های جهادی نظیر'القاعده' و' داعش' بود. این گروهها نضج گرفتند و در مقابل؛ توسعه و آموزش و به موازات آن ترقی و پیشرفت زنان در جهان عرب و اسلام بشدت تنزل کرد.

اینک شاهزاده ای درعربستان ظاهرشده و می گوید که قسم خورده است یک اسلام سعودی میانه رو را به جهانیان معرفی کند.
 
او گام نخست را در این آرمان والا؛ با محدود کردن اختیارات پلیس دینی و اعطای اجازه رانندگی به زنان برداشت. این حرکتی بسیار مهم بود. 

اما به هر حال؛ کاری که محمد انجام می هد، واجد این ارزش بزرگ است که او به مردمش این فرصت را داد تا از این پس آنچه که از حکومت مطالبه می کنند دینداری اش نباشد بلکه مملکت داری اش باشد، چگونگی پاسداری اش از 'قرآن' نباشد بلکه عملکردش در راه رفع بیکاری؛ رشد اقتصادی؛ بهبود مسکن و بهداشت جامعه باشد.

محمد دارد وهابیت را از نظام دین حاکمیتی خارج می سازد و تلفیقی از ملی گرایی سکولار به شیوه سعودی را جایگزین آن می سازد. این تفکر سیاسی بشدت با هرآنچه که ایرانی و پارس و شیعه است؛ ضدیت دارد. محمد با یک چنین رویکردی دارد به نقطه ای خطرناک پیش می رود. 
محمد بن سلمان؛ نخست وزیر سنی مذهب لبنان ' سعد حریری' را روز شنبه به ریاض فراخواند و از او خواست فورا استعفا بدهد.

حکومت لبنان که یک موازنه قدرت نسبتا با ثبات است که میان سنی ها، مسیحی ها و شیعیان به طور مساوی تقسیم شده است؛ حالا با این تحولات اخیر بشدت به لرزه افتاده است.

محمد بن سلمان در حاشیه 'خلیج (فارس)' هم دست به تحرکاتی زد و کشورهای عرب این حوزه را وادار کرد که 'قطر' را طرد کنند به جرم اینکه بیش از حد به تهران نزدیک شده است.

محمد بن سلمان در همسایگی اش هم یمن را بشدت در هم کوبید. محمد بن سلمان دارد زیاده خواهی می کند و ظاهرا هیچ کس هم جلودارش نیست.

یکی از روزنامه نگاران قدیمی و کهنه کار عربستانی می گوید:' این یارو؛ عربستان را از مرگ تدریجی نجات داد. اما در این مجاهدتش نیاز به آن دارد که پایگاه قدرتش را از اینکه هست پهناورتر کند. این بسیار ارزشمند است که او دارد اهل بیت سعود را پاکسازی می کند اما مشکل اینجاست که او در این تصمیم گیریهای سیاسی و اقتصادی اش هیچ کس دیگر را دخالت نمی دهد و مشورت نمی گیرد'.

به هرتقدیر؛ بجاست که نگران باشیم.
در این میان، بازیگرانی هم هستند از جمله امارات؛ ترامپ؛ جرد کوشنر و بنیامین نتانیاهو که دارند از پشت صحنه به ولیعهد عربستان فشار می آورند و او را تحریک می کنند به جنگی همزمان هم در داخل و هم در خارج از مرزهای کشور برود.

بزودی شاهد آن خواهیم بود که نه تنها عربستان بلکه کل منطقه در وضعیتی گرفتارشود که دیگر قابل کنترل نیست. 
من به سهم خود واقعا نگرانم.

صادق زیباکلام در مطلبی نوشت که واقعا «چه شد





صادق زیباکلام در مطلبی نوشت که واقعا «چه شد بعد از ۱۴۰۰سال، ما ایرانی‌ها سه، چهار سال است که دفعتاً به فکر راهپیمایی اربعین افتاده‌ایم؟» 

به گزارش خبرنگار گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، صادق زیباکلام از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب امروز در توئیتی نوشت: به دخترم سارا که عازم کربلا بود گفتم انشاالله زیارتت مقبول، اما در بین راه این پرسش را هم از خودت بکن که چه شد بعد از 1400سال، ما ایرانی‌ها سه، چهار سال است که دفعتاً به فکر راهپیمایی اربعین افتاده‌ایم (البته با تشویق و حمایت تمام و کمال نظام).

 

«مرجعیت ساختگی» که وحدت جهان اسلام را هدف قرار داده از کجا تغذیه می‌شود؟

تشیع انگلیسی

«تشیع انگلیسی» چیست؟ «شیعه لندنی» به چه جریانی گفته می‌شود؟ «مرجعیت ساختگی» که وحدت جهان اسلام را هدف قرار داده از کجا تغذیه می‌شود؟





گروه گزارش ویژه مشرق - "تشیع انگلیسی" یا "شیعه لندنی"؛ اصطلاحی که مدتی است بر سر زبان‌ها افتاده است. پس از "اسلام آمریکایی" که امام خمینی (ره) در برابر اسلام ناب محمدی تبیین کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام "تشیع انگلیسی" پرده برداشتند. تشیعی که از لندن و با حمایت سرویس‌ اطلاعاتی این کشور حمایت و ترویج می‌شود تا محصول "تفرقه" را در کشورهای اسلامی برداشت کند. تشیعی که با هزینه‌های سنگین تبلیغاتی تمام توان خود را برای پیوند "شیعه" با خشونت و قرار دادن آن در مقابل سایر فِرَق اسلامی تجمیع کرده است.
به مناسبت ایام عزای سیدالشهدا (ع) و گرم شدن بازار برخی انحرافات در مراسم عزای حسینی، مشرق گزارش پیشین خود را جهت مروری بر دسیسه های استکبار و فتنه های مذهبی، بازنشر میکند.
 
رهبر معظم انقلاب در موارد و مناسبت‌های مختلف نیز بر کلیدواژه‌های "تسنن آمریکایی" و "تشیع آمریکایی" تأکید  داشته‌اند. در آخرین مورد نیز ایشان در سالگرد رحلت امام خمینی (ره) در بیاناتشان در حرم مطهر امام بار دیگر ضمن تبیین اختلاف افکنی آمریکا در میان شیعه و سنی تصریح کردند:
  "به این هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورند. آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود به دنیا، اینها مثل هم هستند. هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند."
 
 
جریان تفرقه‌افکن «تشیع انگلیسی» را بشناسید /// «تشیع انگلیسی» چیست و چگونه ده‌ها هزار مسلمان را قربانی کرده است //// «تشیع انگلیسی»؛ از تکفیر اهل سنت تا تفرقه میان شیعیان////  +عکس و فیلمجریان تفرقه‌افکن «تشیع انگلیسی» را بشناسید /// «تشیع انگلیسی» چیست و چگونه ده‌ها هزار مسلمان را قربانی کرده است //// «تشیع انگلیسی»؛ از تکفیر اهل سنت تا تفرقه میان شیعیان////  +عکس و فیلم
تصاویری از هفته وحدت سال گذشته که «تشیع انگلیسی»‌ را بسیار عصبانی کرده است
 
حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی،‌ از جمله افرادی بودند که روشنگری درباره "شیعه انگلیسی" را آغاز کردند. اوج تبیین این جریان، چند هفته قبل در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران صورت گرفت. در این سخنرانی، رحیم‌پور از بدعت‌های جریان موسوم به "تشیع لندنی" در کشور پرده برداشت و هدف این جریان را "احمق نشان‌دادن شیعه" عنوان کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه ما دو نوع عزاداری و محرم داریم گفت: اولین روضه رسمی برای امام حسین(ع) را یزید خواند و اولین روضه حقیقی را زینب(س) خواند؛ امروز در جامعه شیعه هم دو تیپ عزاداری و مداح داریم؛ ما هم روضه زینبی داریم و هم روضه یزیدی. از نگاه امام و رهبری، ماکسانی داریم که به تعبیر امام(ره) اسلام آمریکایی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب تشیع انگلیسیدارند.

 

 
در هفته وحدت سال 92، آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نیز نسبت به تشیع مرتبط با انگلیس و تسنن مزدور آمریکا هشدار دادند. نیز رهبر انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند. [1]
 
سابقه MI6 در فرقه‌سازی و تفرقه‌افکنی
 
پادشاهی بریتانیا سابقه‌ای تاریخی در تفرقه‌افکنی در مستعمرات خود بویژه ممالک اسلامی داشته و دارد؛ سیاست "تفرقه بیانداز و حکومت کن" ( به انگلیسی divide and conquer) نیز برگرفته از رویکرد تاریخی انگلیسی‌ها به سیاست‌خارجی است.

فرقه‌سازی و ایجاد انشعاب در ادیان از جمله دستورکارهای سرویس اطلاعاتی در جهان اسلام بوده است؛ پیدایش فرقه‌های وهابیت و بهاییت از جمله طرح‌های سرویس اطلاعاتی انگلیس برای ممانعت از اتحاد جهان اسلام بود که گرفتارشدن برخی کشورهای اسلامی در این دام، آنچه امروز - نه تنها در دنیای اسلام - بلکه در سراسر جهان با عناوینی چون افراط‌گرایی و ... از آن یاد می‌شود را رقم زده است. (گزارش ویژه مشرق از سرویس اطلاعاتی انگلیس)
 
نام مستر همفر (Hempher) جاسوس بریتانیا در قرن 18 را کمتر کسی است که نشنیده باشد؛ همفر و 8 عامل اطلاعاتی دیگر از سوی وزارت مستعمرات انگلیس مأموریت یافتند تا با سفر به کشورهای اسلامی از دولت‌های آنان جاسوسی کنند. همفر به ترکیه رفت و با نام محمد به فراگیری علوم اسلامی و قرآن مشغول شد. سپس به عراق رفت و با محمد بن عبدالوهاب ملاقات نمود. همفر از آن پس با عبدالوهاب بسیار صمیمی و برای انجام وظیفه محول شده از سوی دولت بریتانیا برای شوراندن مردم علیه دولت عثمانی و فتنه‌انگیزی بین مسلمانان دست به کار شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
محمد بن عبدالوهاب با هدایت سرویس اطلاعاتی انگلیس در سال 1143 قمری مذهب یا فرقه‌ای تازه تاسیس کرد که امروز "وهابیت" نامیده می‌شود.
 
پس از آن نظریات عبدالوهاب برخلاف دستورات اسلام آغاز شد و با تحریک همفر، عبدالوهاب تا مرز اعلام پیامبری نیز پیش رفت. سرانجام با تلاش‌های همفر، محمد بن عبدالوهاب - که به استناد متون تاریخی و شهادت شخصیت‌های زمانه‌اش جوانی سرکش، تندخو و سطحی‌نگر بود -  به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌ای را تاسیس کرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمی‌دانند.
(گزارش ویژه مشرق از ریشه‌های شکل‌گیری وهابیت)

از دیگر تلاش‌های استعمار بریتانیا برای انشعاب در دین اسلام، حمایت از فرقه‌های بابیه و بهائیه بود که در قرن 18 و 19 با سرمایه‌گذاری بر افراد متشرع اما نادان که از اسلام تنها گوشه‌نشینی و عبادت‌ بدون تفکر را برگزیده‌ بودند، انجام شد. این افراد نیز با تحریک عوامل سرویس‌ اطلاعاتی انگلیس تا ادعای پیامبری پیش رفتند. سید محمد علی شیرازی ملقب به محمد علی باب که از نوجوانی به عبادات طولانی و راز و نیازهای غیرعادی مشهور بود، پس از سالها ریاضت، به ناگاه با رها کردن درس و عبادت برای انجام کارهای اقتصادی به بوشهر رفت. در بوشهر با خانواده‌های تاجران انگلیسی یهودی در این شهر همکاری می‌کرد تا اینکه در سال 1260 قمری ادعای بابی (دروازه ارتباط با امام زمان عج) کرد و با حمایت همان کانون‌های با نفوذ انگلیسی به سرعت شهرت یافت و اینگونه به مردم القاء شد که علم او - که حاصل چندسال عبادت و ریاضت بود - لدنی و الهی است و لذا محمد علی در سن 24 سالگی ادعای بابیت و سپس ادعای مهدویت کرد و پس از آن، همان شد که انگلیسی‌ها بدنبال آن بودند. قائله‌های متعدد در نقاط مختلف کشور بر سر ادعای امامت جوانکی که چند صباحی ادعیه و متون دینی را تورق کرده بود، شکل گرفت و حکومت وقت ایران برای خواباندن این شورش‌ها که عمدتا از سوی هواداران او در مقابله با مخالفان این مدعی دروغین بود، مجبور به تبعید چندباره او و در نهایت به جرم ادعای دروغین، به فرمان شهید میرزا تقی‌خان امیرکبیر اعدام شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
اعدام محمد علی باب در سال 1266، پایان کار انگلیسی‌ها نبود و میرزا یحیی نوری (معروف به صبح ازل) بلافاصله پس از او اعلام جانشینی کرد و این زنجیره انحراف و فرقه‌سازی ادامه پیدا کرد تا به برادرش میرزا حسنعلی نوری (معروف به بهاءالله) از یاران نزدیک محمدعلی باب رسید. پیروان مدعی میرزا یحیی نوری را "ازلی" و پیروان حسنعلی را "بهائی" نامیدند تا از دل بابیه، دو فرقه دیگر متولد شود و پیروان همین دو فرقه نیز به تکفیر و مبارزه با یکدیگر مشغول و سرگرم شوند.

دولت عثمانی این دو را به ترتیب به قبرس و فلسطین تبعید کرد و هردو در همان تبعیدگاههایشان مُردند. فرزند حسنعلی به نام میرزا عباس (عباس افندی) معروف به عبدالبهاء با حمایت دولت انگلیس اعلام جانشینی کرد و از طرف دولت این کشور نیز نشان و لقب عالی "سِر" (Sir) را دریافت کرد. جدا از فراز و فرودهای فرقه‌های ضاله‌ای چون بابیه و بهائیه و حتی وهابیت، این روند تفرقه‌افکنانه با حمایت انگلیس و رژیم اسرائیل تا به امروز ادامه پیدا کرده است و اکنون اوج آن را در سرزمین‌های اسلامی شاهد هستیم. اکنون مرکز اصلی بهائیت نیز در بندر حیفا در فلسطین اشغالی واقع شده است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
مراسم اعطای نشان دولتی انگلیس به عبدالبهاء

مصداق‌های شناسایی "تشیع انگلیسی" چیست؟
 
تشیع انگلیسی، شعبه‌ای از "اسلام آمریکایی" است؛ فرقه‌ای که با شهادت و جهاد نسبتی ندارد. بی‌خطر برای طاغوت و ظالمین و از کنار آمریکا و اسرائیل نیز با سکوت عبور می‌کند. "شیعه انگلیسی" ترجیح می‌دهد بر پیکر خونین امام حسین (ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود. تشیع انگلیسی هدفش حرکت در مسیر اصلاح دین رسول خدا نیست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکید دارد. "تکفیر" می‌کند. ناسزا می‌گوید. به مقدسات سایر مسلمانان توهین می‌کند و به تنها حکومت شیعی جهان می‌تازد.

رهبر انقلاب بر اصلی و فرعی کردن دشمنان تأکید فراوان داشته و دارند. تشیع انگلیسی دشمن فرعی نیست. نقشه همان دشمنان اصلی است؛ توطئه شومی که یک شاخه‌اش در لباس داعش سر برآورده است، شاخه‌ای در هیبت "وهابیت و جاهلیت"، شعبه‌ای هم در لباس "بهائیت" مُتِهَتِک به احکام و اصول اسلامی. "تشیع انگلیسی"، شیعه را خون‌ریز و غیرعقلانی و افراطی نشان می‌دهد؛ حال آنکه امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) مظهر عقلانیت و عدالت هستند. تیغ شیعه در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام از نیام بیرون می‌آمد؛ و می‌آید. شیعه انگلیسی تیغ بر روی برادر مسلمان خود می‌کشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع می‌کند. شیعه انگلیسی، در یک کلام "بی‌خاصیت" است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
رحیم‌پور ازغدی: من آن‌ها [شیعه لندنی] را قالتاق می‌دانم. یک عده از این‌ها در حوزه ریشه دارند. اما در منشور روحانیت می‌گوید استعمار در فرهنگ حوزه‌های ما نفوذ کرده است و اولین القایشان جدایی دین از سیاست است.
 
سیاست "تفرقه بیانداز و حکومت کن" انگلیس پس از فرقه‌سازی بر بستر اختلافات عقیدتی، با تضعیف تشیع در برابر سایر مذاهب اسلامی ادامه پیدا کرد. اما این تضعیف مستقیم شیعیان نبود؛ بلکه با میزبانی از شیعیانی بود که با جهل خود (یا همراهی با MI6)، تشیع و شیعیان را هدف گرفتند. تربیت مرجعیت در لندن، تبلیغ آزادانه شیعیان افراطی مورد نظر از انگلیس (و آمریکا) و راه‌اندازی شبکه‌های متنوع در انگلیس و آمریکا از جمله این اقدامات است
یکی از ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع به زمانی بازمی‌گردد که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت می‌دادند. دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از مراجع شیعه شد و با بهره‌گیری از از محبوبیت آن‌ها در اروپا، بستر پرورش طلبه‌های جوان با گرایش‌های ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کردند.

این پرورش "روحانی لندنی" ادامه پیدا کرد تا امروز به مرحله معرفی "مرجعیت انگلیسی" رسید و مراجعی از خاندان‌های شناخته‌شده، متأسفانه در مسیر طراحی شده MI6، تا مرحله زیرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامی، مراجع گرانقدر شیعه و ولایت فقیه و ... پیش رفته‌اند. اسلام و تشیع مورد نظر این افراد، نه کاری به سلطه‌گری آمریکا دارد و نه مشکلی با اشغالگری رژیم اسرائیل. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظیفه خود می‌داند و نه نسبت به داعش حساسیتی نشان می‌دهند؛‌ انگلیسی که به تعبیر امام (ره) خبیث‌تر از آمریکا و شوروری است و آمریکا را به آزادی بیان می‌ستایند و علنا اعلام می‌دارند که ما را با کار آمریکا و انگلیس و اسرائیل چه کار است.
 


روحانیون مورد حمایت انگلیس در این شبکه‌ها - متشکل از مراکز فرهنگی، حوزه‌های علمیه و شبکه‌های ماهواره‌ای - با ترویج افکار و اعتقادات افراطی از یکسو شیعیان را به لعن و برائت از اهل سنت دعوت و تشویق می‌کنند و از سوی دیگر مجاهدان شیعه در مبارزه با تروریست‌های تکفیری را با زشت‌ترین الفاظ خطاب می‌کنند تا از این منظر نیز تشیع انگلیسی گزندی را متوجه تروریست‌های مورد حمایت غرب و در صدر آن انگلیس نسازد.
 
"تشیع انگلیسی" اصولا و در راستای اجرای دستورات تفرقه‌افکنانه انگلیس، مناسبتی با وحدت اسلامی در برابر استکبار جهانی ندارد؛ چه اینکه خود نیز در دامان استکبار جا خوش کرده است. هواداران فریب‌خورده و ساده‌دل - و بعضا مغرض - این جریان، در اوج تلاش‌های جمهوری اسلامی برای خاموش کردن فتنه جنگ شیعه - سنی، در هفته وحدت، مراسم و راهپیمایی‌هایی تحت عنوان هفته برائت - از اهل تسنن - برگزار می‌کنند تا آتش اختلافات شعله‌ور باقی بماند؛ در حالی‌که بنابر تأکید مؤکد جمیع مراجع عظام در قم و نجف، لعن و توهین به مقدسات اهل تسنن از جمله خلفای و همسر پیامبر اسلام (ص) حرام است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
نمونه‌ای از راهپمایی "برائت" در هفته وحدت توسط معدود هواداران مرجعیت انگلیسی در سال‌های گذشته
 
امروز انگلیس تمام تجربیات تاریخی خود را بکار گرفته است تا با اختلافات تازه، انتقام خود را از جبهه مقاومت در برابر  استعمار بگیرد. انتقامی که با شهادت میرزای شیرازی نتوانست دل این جبهه را آرام کند و داغ فتوای تحریم تنباکو را با ایجاد اختلاف در فتاوای ضد استعماری نظیر تحریم قمه‌زنی و لعن و امثالهم جبران کند.

اما تشیعی که مظهر عقلانیت و آگاهی و ایستادگی در برابر ذلت و ظلم است، با ضدتبلیغ این  گروه کوچک اما با شبکه گسترده رسانه‌ای، به عنوان جریانی کم‌خرد، عصبانی و خشن معرفی می‌شوند. مصداق این تبلیغ را می‌توان با جستجوی ساده عبارت "Shia Muslim" مشاهده کرد که تصاویری که موتورهای جستجو برای عبارت "مسلمان شیعه" پیشنهاد می‌دهند، عمدتا عکس‌های مراسم قمه‌زنی و مشابه آن است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
تغییر چهره "تشیع" از عقلانیت به کم‌خردی و خشونت از جمله کارکردهای "تشیع لندنی" است
 
تجربه ثابت‌ کرده است در اشراف اطلاعاتی و مطالعاتی انگلیستان و نفوذ در سطوحی از روحانیت شکی نیست. سید حسین نصر در خاطران خود به تفصیل از تلاش‌های سفیر آمریکا ویلیام سولیوان و سفیر انگلیس آنتونی پارسونز برای نزدیک شدن به یکی از مراجع تقلید زمان انقلاب یاد می‌کند که چگونه می‌خواستند برای آن‌ها وساطت کند و تلاش کردند از ارتباط و نفوذ او برای نزدیک شدن به مراجع دیگر نیز بهره‌ بگیرند. (خاطرات سید حسین نصر، ص356) متأسفانه در مورد ذکر شده تلاش‌ها بر روی آن مرجع محترم جواب داد و شد آن چه نباید می‌شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن حجت‌الاسلام محمد سعید بهمن‌پور رئیس مرکز تحقیقات کالج اسلامی لندن در تبیین این جریان می‌گوید: یکی از کارکردهای تشیع انگلیسی ممانعت از قدرت گرفتن یک حکومت شیعی مانند ایران است. اساسی‌ترین سؤال از این جریان این است که اگر شما واقعا شیعه هستید، چرا با قدرت‌گرفتن یک حکومت شیعی مقتدر که مروج مذهب تشیع در جهان است مخالفت می‌کنید؟ آیا با این که ایران عهده‌دار ترویج عقاید شیعه در جهان است، صرفا به این دلیل که با قمه‌زنی مخالف است به او فحش می‌دهید و تضعیف می‌کنید؟ این چه نوع تشیعی است؟ این اصلا چه نوع دینی است؟

این استاد دانشگاه کمبریج می‌گوید: اگر تاریخ استعمار 200 ساله انگلیس را در نظر بگیرید، ملاحظه خواهید کرد که در همه جای دنیا این کار - بهره‌گیری از اختلافات مذهبی - را کرده‌اند. حتی امثال بن لادن بعد از حادثه 11 سپتامبر، در لندن دفتر و پایگاه داشتند و انگلستان  تصمیم داشت او را حفظ کند، چون نقطه خوبی برای ایجاد اختلاف در جهان اسلام بود. الان گروه‌هایی هستند که خودشان را شیعه می‌نامند و متاسفانه در انگلستان پایگاه‌های قوی‌ای هم دارند و باعث آبروریزی و شرمندگی تشیع شده‌اند. این‌ها سعی می‌کنند از تشیع چهره‌ای را نشان بدهند که اولا «تشیع حزبی» است، یعنی بدون این‌که بدانیم اختلافمان چیست، با یکدیگر دعوا می‌کنیم و ثانیا از اسلام چهره‌ای را ارائه می‌دهند که چهره یک دین الهی و جهان شمول نیست. اگر از همه مردم دنیا بپرسید که آیا علاقه‌مند هستید به این دین بگروید و اگر روزی آزاد بودید در صورت انتخاب اسلام، تشیع یا تسنن را انتخاب کنید، آیا این تشیع را انتخاب می‌کنید؟ گمان می‌کنم با تصویری که در اینجا - انگلیس - از تشیع نشان داده می‌شود، همه پاسخ منفی خواهند داد و از خود خواهند پرسید چرا باید یک روز در سال دور هم جمع شویم و با زنجیر، خودمان را خونین و مالین کنیم و بچه‌های دو سه ساله‌مان را بیاوریم و سرشان را زخمی و خونین کنیم؟! این چه چهره‌ای است که ما داریم از تشیع نشان می‌دهیم؟! تشیع ما فقط شده‌ است فحش‌دادن و ناسزاگویی به مقدسات دیگران.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن شبکه‌های تفرقه‌افکن
هیچ انسان آزاده‌ای تمایلی به گرویدن به تشیعی که از انگلیس ترویج و تبلیغ می‌شود ندارد و این یکی از ضربات بزرگ "تشیع انگلیسی" به تشیع واقعیست.
 
هزینه دولت انگلیس برای ترویج قمه‌زنی
 
گفته شد روحانیون و مرجعیت انگلیسی بطور مستقیم از سوی دولت انگلیس مورد حمایت قرار دارند و امکانات تبلیغی در اختیار آن‌ها قرار داده می‌شود. تنها در یک مورد طی دو سال گذشته حدود 400 هزار کارت برای تقویت قمه‌زنی در انگلستان برای افراد مختلف پست شده  است که حداقل فقط یک‌ میلیون پوند هزینه ارسال این کارت‌ها بوده است. اصطلاح "شیعه انگلیسی" هم به این دلیل است که بسیاری از این عقاید و افکار از شبکه های انگلیسی پخش می‌شوند.
 


تشیع انگلیسی یک نوع حزب سیاسی است که دارد بسیار با برنامه و قوی کار می‌کند. بنابراین، این چیزی که به عنوان شیعه انگلیسی مطرح می‌شود، مساله‌ اصلی‌اش این است که نوک حمله از روی استکبار برداشته و متوجه مسلمانان شود. اگر ما شیعیان که 15 تا 20 درصد جمعیت مسلمانان هستیم، بگوییم استکبار اولویت اول ما نیست و جنگ اصلی ما با آن 85 درصد مسلمان است، این طرز فکر از کجا آب می‌خورد؟ آبشخور این فکر سخیف کجاست؟ [2]
 
ورود پارلمان انگلیس به جریان «تشیع انگلیسی»
 
چندی پیش پارلمان انگلیس طرح تأسیس یک کمیته چند حزبی را آغاز کرد که یکی از اهداف از تشکیل آن دفاع از تشیع عنوان شده بود. به گفته حجت‌الاسلام بهمن‌پور، این کمیته هم‌اکنون در پارلمان تشکیل شده است. برخی از شیعیان انگلیس هم به دلیل خونریزی‌هایی که در جهان بر ضد شیعیان در جریان است، با شنیدن این خبر بسیار ذوق کردند، اما انگلیس که برای رضای خدا کاری انجام نمی‌دهد! به نظر می‌رسد قرار است اتاق فکری برای «تشیع انگلیسی» در سطح تصمیم‌گیرنده این کشور تشکیل شود تا "کارخانه مرجع‌سازی" در لندن، با برنامه‌تر فعالیت‌ کند.

مراکز علمی - فرهنگی جریان «تشیع انگلیسی» 
 
اشاره شد که جریان انحرافی شیعه، با کمک مستقیم و غیرمستقیم دولت انگلیس - و آمریکا - شبکه‌ای در هم تنیده آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی در اختیار گرفته‌اند. این مراکز آموزشی، فرهنگی و شبکه‌ها در ایران و عراق تا انگلیس و آمریکا در حال فعالیت هستند.
 


این جریان در عراق حوزه‌های علمیه متعددی راه‌اندازی کرده است که هدف اصلی آن تربیت روحانی منبری با محوریت امام حسین (ع) است. تشیع انگلیسی توانسته‌ است با بهره‌گیری از عشق مردم عراق به سیدالشهداء، در کربلا جای خود را در میان مردم باز کند.

حوزه شیخ احمد بن فهد الحلی در کربلا، با امکانات کامل با بیش از 40 حجره در حال فعالیت است و دو مرکز «مؤسسه الرسول الأعظم الثقافیه» و «مرکز الثقافی الإسلامی» در آن وجود دارد. این حوزه همچنین 4 کمیته تخصصی «هیئت‌ها»،‌ «مجالس حسینی»، «برگزاری جشن‌ها و جشنواره‌ها» و کمیته «کنفرانس‌ها و همایش‌ها» نیز دارد. موسسه خیریه 14 معصوم، مرکز پژوهشی الفرات، موسسه التقی، موسسه رسول اعظم (دارای شعبه‌های متعدد در سراسر عراق)، دانشگاه جهانی اهل بیت، خبرگزاری الشیعیه للأنباء از جمله مراکز وابسته به جریان مذکور است.

موسسه الرسول الاکرم، موسسه الامام الجواد، مستشفی سیدالشهداء، مستوصف ولی الله الخیری، موسسه سید الشهداء للقرض، موسسه الزهرا، هیئت بیت العباس،مدرسه الامام رضا، موسسه الإمام الهادی، شبکه الثقافه، هئت المحسنیه، مجمع العسکریین و چند موسسه و مرکز دیگر نیز از جمله پایگاه‌های نزدیک به «تشیع انگلیسی» در ایران و مروّج عقاید مورد نظر این جریان است.

رسانه‌های تفرقه‌افکن «تشیع انگلیسی»
 
طبق بررسی‌ها و پیگیری‌های صورت گرفته، تا پایان سال 2014 میلادی، 14 شبکه ماهواره‌ای وابسته به مکتب لندنی مورد اشاره، فعالیت می‌کردند که قرار است در سال جدید میلادی، 2 شبکه دیگر به آن اضافه شود. هدف از تأسیس این شبکه‌ها، تحقق رؤیای مرجعیت لندن‌نشین برای ترویج تفکر مورد نظر به دورترین مناطق و با زبان‌های مختلف است. این شبکه‌ها مابین سال‌های 2003 تا 2013 راه‌اندازی شده‌اند. این شبکه‌های ماهواره‌ای در حالی آزادانه به تبلیغ مشغول هستند

راهبرد اصلی کسب درآمد و هزینه‌های این شبکه‌ها جمع‌کردن پول از خود مخاطبان و بینندگان این شبکه‌ها قرار داده و اعلام شده است و برای این منظور، دفاتر و حساب‌های بانکی در سراسر جهان راه‌اندازی شده‌اند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
شبکه‌های ماهواره‌ای نزدیک و وابسته به «تشیع انگلیسی»
 
1-شبکه مرجعیت: به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی برنامه‌های مختلفی از جمله پاسخگویی به سؤالات شرعی، تبلیغ سایر مراکز مرتبط با حلقه انحرافی شیعه پخش می‌کند.

2- شبکه جهانی امام حسین(ع) 1: این شبکه به زبان فارسی برنامه‌هایی با محوریت "احیاء امر اهل بیت (علیهم السلام) و مدیریت افکار عمومی راه‌اندازی شد.  دفتر مرکزی آن در کربلای معلا و کنار بارگاه ملکوتی سیدالشهداء قرار دارد و در ساعات زیادی از روز، بصورت زنده تصاویر دوربین‌های حرم حسینی (ع) را پخش می‌کند.

3- شبکه جهانی امام حسین (ع) 2: این شبکه برنامه‌های فوق را به زبان عربی پخش می‌کند.

4- شبکه جهانی امام حسین (ع) 3: شبکه امام حسین 3 نیز نسخه انگلیسی دو شبکه فوق است.
مجموعه شبکه‌های جهانی امام حسین (ع) عموما به نشر عقاید و شعائر امام حسین (ع) اهتمام می‌ورزد. جهت کلی عقاید نشرشده، همان جهتی است که از لندن حمایت و هدایت می‌شود.

5- شبکه سلام: این شبکه که از سال 2005 فعالیت خود را آغاز کرده است، مدعی است به هیچ حزب سیاسی و جریانی وابسته نیست. مدیر این شبکه "محمد هدایتی" ساکن آمریکاست و از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه محسوب می‌شود. در جریان حوادث پس از انتخابات سال 88 ایران، شبکه سلام به حمایت از معترضان و اغتشاش‌گران پرداخت که مورد اعتراض برخی از خطیبان این شبکه و جدایی آن‌ها از این مجموعه شد.


6- شبکه جهانی اازهراء (س) و شبکه المهدی (عج): شبکه الزهرا هم بر روی ماهواره هاتبرد و به زبان‌های فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی برنامه تولید می‌کنند
 
7- شبکه ماهواره‌ای فورتین: این شبکه هم بصورت شبانه‌روزی، بدون درخواست هرگونه کمک مالی درحال پخش برنامه برای مردم عرب‌زبان است. از جمله مواردی که در این شبکه بصورت ویژه تبلیغ می‌شود، قمه‌زنی برای امام حسین (ع) است که از سوی کارشناسان این شبکه امری مستحب شمرده شده است.

8- شبکه الأنوار: این شبکه هم از سال 2004 بر روی سه ماهواره فعالیت خود را آغاز کرد. برنامه‌های این شبکه از لندن پخش می‌شود اما دفتر مرکزی آن در کویت است. الأنوار یکی از شبکه‌های مذهبی مهم در عراق محسوب می‌شود و افکار شیعه لندنی را ترویج می‌کند.

9- شبکه بقیع: این شبکه دو سال پیش تبلیغ دین و رساندن صدای شیعه در سراسر دنیا، دفاع از مظلومیت ائمه و ...

10- شبکه العقیله
11- شبکه امام صادق (ع)
12- شبکه جهانی حضرت خدیج (ع) : پخش برنامه‌های مذهبی به زبان اردو و زبان‌های جنوب آسیا...
13- شبکه سلام
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
14- شبکه فدک: «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» مدیر این شبکه متولد 1977 میلادی (1355 شمسی) و فارغ‌­التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راه‌­اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می­‌گذشت که تندروی­‌هایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.

اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتما خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این‌همه زندانی و شکنجه‌شده گیر داده‌اند به این روحانی جوان، اما ترجیح دادند سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندند و بیش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
یاسر الحبیب از جمله روحانیون لندن‌نشین است که با امکانات دولت انگلیس به کاشتن بذر کینه اهل تسنن در دل شیعیان مشغول است
سخنرانی‌های این "عمامه‌دار انگلیسی" متشکل از توهین‌های آشکار و مکرر به غالب مراجع عظام تقلید است. تشیع انگلیسی مراجع تقلید شیعه را خارج از دین می‌داند!

شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسی‌ها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیت‌­های خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامه‌­ای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌­ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی­‌ها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌­ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه‌­ای، شبکه ماهواره‌­ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع­‌رسانی اینترنتی قرار دهد.

15- شبکه اهل بیت: این شبکه با مدیریت فردی افغانی به نام «حسن اللهیاری» ابتدا در قم تاسیس شد و عوامل آن با انتخاب این نام مقدس، سعی داشتند در فضای فرهنگی قم، موقعیتی برای خود کسب کنند. اهل بیت، در دوره فعالیت خود در راستای برجسته ساختن اختلافات مذاهب اسلامی تلاش می‌کرد. تاکید بر سوگواری ایام فاطمیه به نام «محسنیه» و برگزاری جشنی موسوم به «عیدالزهرا» و به مناسبت مرگ خلیفه دوم و اهانت مکرر به همسر پیامبر اسلام (ص) از مهم‌ترین اقدامات این شبکه بود.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
شبکه اهل بیت از آمریکا بطور 24 ساعته برنامه‌های تفرقه افکنانه میان مذاهب اسلامی پخش می‌کند
 
روحانی خودخوانده و مجری ثابت این شبکه، آن را منتسب به مراجع معرفی می‌کرد و مدعی بود، بیوت مراجع از آن حمایت می‌کنند. این ادعا از سوی مسئولان بیوت مراجع رد شد. از میان مراجع تقلید، بیت «آیت الله قربانعلی محقق کابلی» از علمای افغانی مقیم قم از شبکه اهل بیت، حمایت می‌کرد. سال گذشته با افشای ماهیت تفرقه‌افکنانه آن، آیت الله محقق کابلی نیز طی اطلاعیه‌ای که در مهر ۱۳۸۹ منتشر کرد، با تاکید بر اهمیت وحدت بین مسلمانان، اعلام کرد: «از پیروان و شیعیان راستین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جداً تقاضا می‌شود که از هرگونه کمک مادی و معنوی به شبکه یاد شده خودداری کنند. از نظر اینجانب پرداخت وجوهات شرعیه با هر عنوانی به این شبکه و سایر مراکز و شبکه‌ها و برنامه‌هایی که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می‌کنند نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان است.» [3]

این شبکه لندنی، در یکی از اقدامات خود، با اعلام «ما امشب علیه عایشه اعلام جنگ می‌کنیم(!)‌» به عنوان اسم رمز، جمعیتی کوچک در لندن را گردهم آورد و  علیه همسر پیامبر اسلام (ص) به توهین پرداختند. انتشار گسترده این مراسم در شبکه‌های خبری و اجتماعی در عراق، عربستان، لبنان، پاکستان و ... موجب تشدید فشارها بر شیعیان و درگیری میان اهل سنت و شیعیان در کشورهای مختلف شد. این اختلافات به حدی بالا گرفت که مراجع نیز به آن واکنش نشان دادند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
نهایتا، با استفتاء علماء عربستان از مقام معظم رهبری درباره توهین به عایشه، و پاسخ ایشان که فرمودند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام‌زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیدالأنبیاء پیامبر اعظم - حضرت محمد (ص) می‌شود.» مانند آبی بر آتش فتنه، "لندن‌نشینان" را ناکام گذاشت و بازتاب گسترده‌ای هم در میان رسانه‌ها بویژه اهل سنت داشت.

بطور کلی و خلاصه، سه محور اصلی انحرافات ترویجی این جریان عبارتند از:
 1-ترویج قمه‌زنی و موارد مشابه آن - نظیر راه رفتن بر روی شیشه‌، آتش، تیغ زدن بر پشت و اعمالی که آسیب‌زننده است-.
 2-سب و لعن اهل سنت و مقدسات آنان و تأکید بر برائت.
 3-مخالفت آشکار با انقلاب اسلامی و اهانت به بنیانگذار و رهبری معظم انقلاب.
 
این جریان‌ها همچنین هر حکومت اسلامی پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) را حکومت طاغوت می‌شمارند و به این بهانه به تندترین شیوه‌ها به جمهوری اسلامی، تنها حکومت شیعی جهان می‌تازند.
 
اما چندی پیش با هوشیاری و اقدام به موقع وزارت اطلاعات، دفاتر برخی از این شبکه‌های ماهواره‌ای در قم، تهران، خراسان رضوی و چند شهر دیگر پلمب و عوامل آن دستگیر شدند.همچنین چند سایت متعلق به این جریان نیز با دستور مقام قضایی از دسترس خارج شدند.